چکیده:

بسیار دیده می‌شود مطالبی که در علم اصول خوانده می‌شود با مثال های عامیانه تدریس شده، و به مخاطب القاء می‌شود، وحال آنکه علم اصول وعلم فقه دو علم در هم تنیده اند و هر مطلبی که در اصول آمده اعم از قواعد و اصطلاحات، بلافاصله باید ربطش با فقه بیان شده و نحوه کاربرد آن در فقه تبیین شود،  علاوه بر آن چون گاهی اوقات در تعاریف اصطلاحات اصولی اختلاف وجود دارد و با مراجعه به موارد کاربرد آنها می‌توان هم منشأ اختلاف را فهمید و هم اینکه بررسی مصادیق می‌تواند کمک شایانی در رسیدن به بهترین تعریف از اصطلاحات اصولی بنماید، این نوشتار با روش کتابخانه ای قدمی در این زمینه برداشته ولی از آن جا که جستجو در تمام فقه کار طاقت فرسایی است، با جستار در کتب محدود فقهی و آن هم در چند باب محدود یعنی باب های طهارت، صلاه، صوم، حج، زکات، خمس به کاربرد های دو اصطلاح حکومت و ورود در فقه پرداخته و در پایان در مورد ورود نتیجه این شد که اصطلاح ورود در کتب فقهی مد نظر، به معنای حکومت به کار رفته و معنای اصطلاحی آن لحاظ نشده همچنان که این پدیده نیز در مورد اصطلاح تخصص در کتب فقهی دیده می شود.و در مورد جکومت هم با توجه به اختلافی که در تعریف حکومت وجود دارد تعریف چهار تن از علما یعنی شیخ انصاری (ره) آخوند خراسانی (ره)، مرحوم نایینی (ره) و آیت الله خویی (ره) را آورده و تعریف هر کدام با آنچه در فقه با عنوان حکومت و ورود آمده مورد بررسی قرار داده و با توجه به اینکه تعریف مرحوم شیخ و آخوند و مرحوم خویی در باب حکومت محدودیت هایی داشت و همه موارد حکومت را شامل نمی شد، تعریف مرحوم نایینی (ره) به دلیل ضابطه مند بودن به عنوان تعریف برتر معرفی شده است.

كليدواژه‌ها: حاکم، محکوم، وارد، تخصیص، تخصص، تعارض

همچنین بخوانید...