چکیده:

زنده ماندن قاتل بعد از اجرای قصاص نفس دارای فروض مختلفی است که برخی از آنها در فقه و قانون مطرح شده است و برخی دیگر بر اساس قواعد فقه و حقوق ، یا نصوص خاص قابل استنباط است. در بحث قصاص به دلیل رعایت شرط مماثلت و به دلیل اینکه حق قصاص در زمره حق الناس است، در صورت در خواست ولی دم،حق تکرار قصاص برای اولیای دم ثابت است، اگرچه حق عفو یا دریافت دیه از قاتل نیز ثابت است و جراحاتی نیز که در اثر قصاص ناقص برای جانی پیدا شده، جراحاتی بوده که داخل در قصاص و نتیجه آن به حساب نیامده و از این نظر جانی، مجنى عليه محسوب شده و حق قصاص یا دریافت دیه را خواهد داشت، اما در بحث حدود و تعزیرات در میان دلائل مخالفان و موافقان تجدید اعدام استدلال چشمگیری دیده نمی شود. موافقان اعدام مجدد،غالبا استدلالشان بر این است که مجازات درباره این فرد به طور کامل اجرا نشده، بنابراین مجرم باید برای بار دوم به دار مجازات آویخته شود. در عین حال سکوت قانون،موضوعی است که دو طرف ضمن تایید آن تلاش کرده اند تا با تکیه بر این موضوع، از آن در جهت تقویت و تایید نظر خود استفاده کنند. برای رسیدن به این مهم دراین تحقیق ماازروش توصیفی-تحلیلی به صورت کتابخانه ای استفاده می کنیم.

کلید واژه ها: مجازات، اعدام، سلب حیات، قصاص، تعزیر، حکم

پایان نامه «احكام زنده ماندن جاني در مجازات هاي سالب حيات در فقه اماميه و حقوق ايران»