چکیده:
خداوند رحمان حق حیات را برای بشر محترم شمرده و انسان را تکریم کرده است. بنابراین کسی اجازه سلب حیات را ندارد و چنانچه کسی حیات انسان را سلب نماید، مستحق مجازات است. این حیات اعم از حیات انسانی و حیات نباتی است. و حیات نباتی در مورد جنین صادق است. بنابراین چنانچه کسی جنین را سقط نماید، مستحق مجازات خواهد بود. دوران جنینی شامل دو مرحله ی قبل از ولوج روح و بعد از ولوج روح می شود. به اتفاق فقهای امامیه سقط جنین قبل از ولوج روح مستوجب دیه است. اما بعد از ولوج روح عده ای قصاص را ثابت می دانند و عده ای دیگر دیه را ثابت می دانند. قانون جمهوری اسلامی ایران نیز از این منظر دچار ابهام است و مراحل متفاوتی را گذرانده است. در این میان مساله ای که هم در فقه و هم در حقوق با ابهام مواجه است، تکلیف مادری است که خود اقدام به سقط جنین می نماید. با تامل در دیدگاه فقها دو نظریه مطرح است که عده ای وی را مستحق قصاص و عده ای دیه را ثابت می دانند. در قوانین موضوعه این مساله مبهم است که باید چاره ای اندیشیده شود. برای چاره اندیشی در این مساله باید ابتدا نظرات فقها و سپس نظرات حقوقدانان در مساله بررسی شود. با بررسی این نظریات معلوم می شود در پاره ای از موارد فقها و حقوقدانان همسو بوده و نظرات یکسانی دارند از جمله اینکه به اتفاق هر دو چنانچه مادر قبل از ولوج روح اقدام به اسقاط عمدی جنین خویش نماید، دیه بر وی لازم است و چنین مادری مستحق قصاص نمی باشد. در پاره ی دیگری از موارد نیز بین صاحب نظران اختلاف دیدگاه وجود دارد از جمله هنگامی که مادری پس از ولوج روح، اقدام به اسقاط عمدی جنین خویش نماید، که عده ای از فقها و حقوقدانان در چنین موردی وی را مسحق قصاص می دانند. در این نوشتار که به شیوه ی کتابخانه ای به تحریر در آمده است، اثبات کردیم که چنانچه مادر اقدام به اسقاط عمدی جنین خویش نماید، در هر مرحله ای که باشد، دیه ثابت است و مادر قصاص نمی شود.
کلیدواژه ها: جنین، سقط جنین، سقط عمدی، اسقاط مادر، جنایت بر جنین