بسم الله الرحمن الرحیم
هر کسی که در این آخر الزمان پر زرق و برق ادعایی دارد و مکتبی را و فکری را و ایدئولوژی را به من و شما پیشنهاد میدهد چه من و شما طلبه انقلابی پای کار انقلاب اسلامی چه غیر طلبه ها چه غیر انقلابی ها چه همه مردم دنیا.
برای این ادعای خودش برای این باور خودش و برای این ایدئولوژی پیشنهادی خودش باید یک نسخه ارائه دهد.
اسلام هم همین گونه آغاز کرد. اسلام هم اگر یک دستور العمل نجات به نام قرآن کریم را برای نجات بشر آورد. و این نسخه را به عنوان یک نسخه نجات بخش و نهایی سعادت بشر قرار داد و حتی در دوره ظهور هم دستور العمل را همین کتاب شریف قرار داد که (این المعل لاحیاء حدوده)
اما کنار این دستور العمل و ایدئولوژی یک الگو بلکه چهارده الگو و نسخه و خروجی این دستورالعمل را جلوی چشم من و شما گذاشت تا ادعای اسلام بدون عمل نماند.
امروز هم من و شما مواجه هستیم با افکار و ایده ها و پیشنهاد های مختلفی که بالاخره در طول این سال ها چه در قرن اخیر چه در این چهل و چند سال ادعا های آنها را شنیدیم اما آنچه که مهم بوده و هست که خروجی این عملکرد و این ایدئولوژی و فکر ، چه عملکردی است چه انسان هایی به عنوان الگو و اسوه و نمونه این فکر میتوانند پیش قراول شوند برای این فکر.
مکتب امام عظیم الشان ما که باور و اعتقاد ما این است که در مقدمه ظهور حضرت حجت حتما و قطعا از این مسیر باید راه ظهور را دنبال کرد.
به عنوان یک مکتب به عنوان یک ایدئولوژی به عنوان یک منظومه اندیشه ای هم از این قاعده مستثنی نبوده و نیست.
و امام هم مثل همه مکاتب دیگر ادعایی که انجام داد را به دنبال تحققش بود و خروجی این تحقق همین شهدایی هستند که امروز ما به آنها افتخار میکنیم.
هر کسی که میخواهد باور و اعتقاد خودش را ارزیابی کند ببیند باور و اعتقادش نسبت به این شهدا و در راس همه این شهدا حاج قاسم سلیمانی عزیز ما که نه تنها خروجی مکتب امام راحل عظیم الشان که خروجی سی و چند سال مدیریت رهبر معظم انقلاب و تربیت رهبر معظم انقلاب بود.
میدانید که خیلی ها هستند به بعضی از نکاتی که در کشور میگذرد ان قلت وارد میکنند.
ما باورمان این است که و باید باشه که هیچ کدام از این اشکال ها به آن هدایتی که برمیگردد به رهبر معظم انقلاب متوجه نیست.
به نحو احسنت در هر جایی که لازم بوده در چهارچوب قوانین در چهارچوبه ماموریت هایی که اسلام و قرآن از این مرد خدا و نایب بر حق امام زمان خواستند عمل کرده.
(طابق النعل بالنعل ) آن چه وجود داره این است که ما کوتاهی کردیم.
آن چه که وجود داره این است که ماهمان راهی را که در شهدا بزرگ ما در زمینه دفاعی و نظامی رفتند و جنگ تحمیلی را تبدیل به یک فتح ظفرمندانه کردند ما آن مسیر را نرفتیم.
ما که میگویم از من گوینده تا همه کسانی که ادعا داریم در مسیر انقلاب اسلامی هستیم.
ما طلبه ها هم مسئولیتمان سنگین است.مگر این انقلاب بدون حضور روحانیت پیروز میشد. مگر امام به تنهایی میتوانست خودش را به مردم برساند. خود حضرت امام میفرماید آن جایی که شنیدم ملای یک دهی در خمین آمد و در جلوی صف قرار گرفت و شعار هایی داد که مردم در تهران همان شعار ها را میدادند؛ مردم هم به پشتیبانی او…
امام میفرماید وقتی من این را شنیدم یقین کردم که این انقلاب پیروز میشود. انقلابی که فکر خودش و حرف خودش را تا عمق کوره دهات های این کشور رسانده.
امروز آیا من و شما در این مسیر هستیم؟
حرف من امروز محضر شما عزیزان و درسی که میخوام خدمت شما پس دهم در این هفته دفاع مقدس که ما گرامی میداریم اما گرامی بداریم.
گرامیداشت به صحبت کردن و عکس گذاشتن صرف نیست.
گرامیداشت به این است که من همه هفته های عمرم هفته جهاد و مقاومت باشد همه اندیشه من اندیشه ای باشد که قرآن به من میگوید: که انما المومنون الذین امنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اولئک هم الصادقون. سوره حجرات آیه 15
صادقانه ادعا ایمان کنیم از علامه جوادی آملی پرسیدند. چگونه شهیدان شهید شدند.
فرمودند: سرش در صداقت آنها بود. و آیه اش این است که (من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه)
مومن آن کسی است که ایمانش تثبیت شده دیگر یک فعل مستمر هم حتی نیست که فعل مضارعی به کار برود.
مومن شده در وجودش ایمان تثبیت شده میگوید بعضی از مومنین این گونه هستند نه همه مومنین چون بعضی از مومنین اند که در عرصه عمل وقتی وارد میشوند مجاهدانه وارد میشوند.
حالا این عهد و پیمانی که خود قرآن میفرماید که چیست باز خود قرآن بیان میکند. میفرماید وقتی که در مقابل دشمنان می ایستید آن عهد الهی این است که پشت نکنید به دشمن.
عرض ما این است که این گفتمان جهاد این گفتمان مقاومت این گفتمان مبارزه که ادامه دارد تا بعد از ظهور.
بعضی از ما تصور ما این است که تا ظهور. نه، تا بعد از ظهور هم ادامه دارد اساتید ما گفتند چهار مرحله وجود دارد تا آن حکومت جهانی، ظهوری باشد و بعد آن ماجراهایی که به ما گفتند.
بنابراین این اندیشه مجاهدت این اندیشه ای که قرآن میفرماید ایمان شما، ایمان نیست.
انما المومنون، فقط همین ها را به عنوان مومن بشناسید که شک در ایمان خودشون به خدا و رسول خدا نمیکنند. چرا خدا و رسول؟ مگر خدا کافی نیست؟
جهاد فی سبیل الله یعنی چه؟ یعنی من تلاش کنم در راه تحقق آنچه که خدا و رسول از من خواستند.
آیا ما باور داریم این ولایت فقیهی را که امروز به مردم میگوییم؟
آیا این درس ولایت فقیه فقط یک کلماتی است که باید گفته شود یا نه این درس ولایت فقیه باید درررررس بشود!
و در وجود ما ولایت فقیه و ولایت مطلقه فقیه و اطاعت محض از ولی فقیه آنقدر زیر و رو بشود که همه وجود ما بشود اطاعت.
شهدا همین کار را کردند. شهید، شهید شد برای همین
و فردا قیامت صاحب این عکس ها می آیند جلوی بنده و امثال بنده که گوینده این حرف ها هستیم را میگیریند.
آنها شاهد هستند ستاره هستند، میشود راه را با اینها پیدا کرد.
اینها جلوی ما را میگیریند و میگویند؛ این حرف هایی که ماخواندیم و شنیدیم شما خواندید و شنیدید و گفتید
چرا عمل نشد؟
میدان جنگ فقط میدان جنگ نظامی بود؟ آیا جنگ فرهنگی امروز بیداد نمیکند؟ آیا جنگ تبیین که آقا دو سه روز پیش دوباره آقا فرمودند: که امروز یکی از اولویت ها نه، اولویت اصلی و اساسی جبهه حق، تبیین است.
تمام آنچه که شما در فضای مجازی میبینید بابت این است که مردم از انقلاب بریده شوند چون پشتوانه اصلی این انقلاب مردم هستند.
و اگر من و شما نتوانیم تبیین مناسب نه توجیه ارائه دهیم که فاصله قرار دهند مردم بین جریان امام امت وجریان دستگاه دیوان سالاری کشور.
حالا اگر امتی آمد و شعار های انقلابی داشت آیا با یک شب یا با یکسال همه چیز درست میشود؟
با عوض شدن یک نفر و20 نفر یک رئیسجمهور با 20 وزیر یک سیستم اصلاح میشود؟
اینها را باید بگوییم، اینها را باید بدانیم آنها را باید مطالبه کنیم و تبیین کنیم.
از این میدان جهاد بگیرید تا میدان جهاد اقتصادی.
امروز من و شما در میدان جهاد اقتصادی هستیم یا نیستیم؟ داخل میدان جهاد تربیتی هستیم یا نیستیم؟ در میدان جهاد اصلاح سبک زندگی هستیم یا نیستیم؟ اینها عین بیانات حضرت آقاست، جهاد اصلاح سبک زندگی. به عنوان مغز افزار و نرم افزار تمدن نوین.
اینها وظیفه من و شماست.
امروز اجتهاد و تلاش در این مسیر تکلیف ما و شماست و بعد از آن و در کنار آن عمل در این مسیر.
و اگر در این مسیر حرکت کنیم پایان این مسیر شهادت است.
خیلی تعبیر فوقالعاده ای است من یک مدتی دنبال سر شهادت شهدا چیست؟
بعد از جستجو های فراوان آن چیزی که جان من را به خود مشغول کرد این تعبیر حضرت آقا بود که شهادت مزد مجاهدت است.
قرعه نمی اندازند که به یک مرتبه شهید سلیمانی در بیاید؛ شهید سلیمانی شهید بود که شهید شد.
سی سال بعد از دفاع مقدس بعضی ها زاویه گرفتند اما او خودش را نگه داشت با همان فرهنگ با همان تقوا و با همان روحیه با همان مردم داری با همان اطاعت از ولایت(اطاعت عاشقانه)
بعضی از تصاویر با آدم حرف میزنند آن اطاعت نظامی حاج قاسم
بعد خودشان در وصیت نامه میگویند: آن ولایت تنوری رو نمیگویم داشته باشید اما ولایت عملی را که داشته باشید؛ ای مسئولین.
ما هم به خودمان بگیریم کمی ای طلبه ها
عرض بنده این است که این گفتمان این فکر که از قرآن برخواسته که اسوه عملی خودش را بار ها ارائه داده، اگر ما می گفتیم که دفاع مقدس بوده است و جو بوده است و انقلاب تازه آغاز شده است.
پس در عرصه مدافعان حرم چه داریم که بگوییم مگر حججی نبود
مگر همین اتفاقاتی که برای من و شما هست برای حججی نبود؟
چه شد که اینها رسیدند؟ اینها وارد میدان مجاهدت شدند. در همان میدانی که خدا تکلیفشان کرد. در همان مسیر رفتند و پذیرفتند این تکلیف و سختی را، خدا هم مزد شهادت را نصیبشان کرد.
این مزد نصیب کسانی خواهد شد که در گام دوم انقلاب میدان مجاهدت خودشان را فقط در عرصه نظامی تفسیر نکنند.
اول همه ی با بسم الله ها مجاهدت با نفس هست و بعد از آن هم این همه میدان مجاهدت.
و شک نکنید حتی ذره ای (ثم لم یرتابوا) که خدا و پیغمبر و اولیا خدا وعده داده اند که مسیر مجاهدت پایانش شهادت است.
(من مات علی حب آل محمد مات شهیدا) در بستر زمانی خودش اگر دیده شد خیلی حرف است. کسی که بر محبت اهل بیت بمیرد، شهید است. در کدام زمان؟
زمانی که محبت هزینه داشت. زمانی که دست میبریدند برای کربلا رفتن.
این نیست که بدون هزینه و به یک بهانه ای بهشت نصیبت شود.
(الجنه محفوفه بالمکاره ) لذا آمدن در میدان تلاش مبارزه و تکاپو و سر از پا نشناختن. شب و روز نشناختن که آقا این همه میفرمایند که دشمن شما شب و روز نمیشناسد شما هم شب و روز نشناسید.
در همان میدانی که انتخاب کردیم که امروز ما در میدان تحصیل منطبق بر این معارف.
خیلی دقت کنیم گاهی ما هم از جنس حجاب های نورانی مبتلا میشویم
تحصیلی که خودش مانع تکلیف است مانع تکلیف شناسی است. و تکلیف ما را هم فراوان، آقا بیان کردند. یک کتاب 10 جلدی تالیف شده یک منظومه کامل به نام مکتب انقلاب اسلامی از بیانات آقا.
هم تحول معنوی هم تحول معرفتی دارد و همه از بیانات آقاست و بنیاد فرهنگ و اندیشه انقلاب اسلامی از حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا ثقفی که در قم این مجموعه را دارند بعد از سال ها پژوهش…
اگر بخواهیم ما یک مسیری را شروع کنیم از کجا شروع کنیم و به کجا برسیم؟ در آن پنج مرحله مشخص نظام و دولت و کشور و جامعه و تمدن.
قبل از این دو مرحله وجود دارد به نام تحول معنوی و تحول معرفتی و بعد از اینها دو تا سه مرحله وجود دارد تا قصه انتظار. کل این مراحل شده ده جلد کتاب که در این فروشگاه پاتوق کتاب هم میتوانید پیدا کنید.
این کتاب را بخوانیم به عنوان یک تکلیف به عنوان یک دستورالعمل شما در جنگ بدون فرمانده میتوانی عمل کنی؟ بدون دیدن دشمن میتوانی عمل کنی؟
این جا هم همینه نقشه مشخص فرمانده بیدار و روشنگر دشمن بیدار و فعال فقط من و شما مانده ایم.
که خدایی که در همان میدان های دیگر نصرت خودش را نصیب من و شما کرد در این میدان هم نصرت خودش را ان شا الله نصیب من و شما میکند.
جمله اخرم همین درس قرآنی باشد.
(ان تنصر الله ینصرکم و یثبت اقدامکم) این نصرتی که قرآن میگوید اگر آمدید یثبت اقدامکم اگر نیامدید معلوم نیست یثبت اقدامکم.
معلوم نیست بمانید اگر در این مسیر نیامدید.
این نصرت چیست؟ در آخر سوره شریفه صف میفرماید:( یا ایها الذین امنوا کونوا انصار الله کما قال عیسی بن مریم للحواریین من انصاری الی الله فقال الحواریون نحن انصار الله)
ولی خدا را باید با این آیه یاری کرد نصرت ولی خدا نصرت خداست و اگر در این مسیر آمدیم پایانش قطعا شهادت است.
بنده معتقدم شهدایی که در این زمان خداوند آنها را جلوی چشممان می آورد با یک غرضی است مثل حاج قاسم مثل شهید حججی.
حال غرض چیست؟ همین که انگشت اشاره باشد به سمت ولی خدا و نائب امام زمان. شما در وصیت نامه حاج قاسم ملاحظه کنید چند بار صحبت از آقاست چند بار توصیه به آقاست، شخص آقا فارق از بحث ولایت فقیه و در جملات محسن حججی شهید عزیز و بزرگوار دهه هفتادی ببینید میگوید من با اعتقاد رسیدم به این امام بزرگواری که امروز ولایت این جامعه را به دست دارند که ایشان نائب بر حق امام زمان هستند و این هم نشانه و این هم راه و این هم مسیر…
ان شا الله به حق این ایام خداوند ما را در این مسیر قرار دهد و در این راه ثابت قدم بدارد و در این راه پر افتخار جان ناقابل ما را بپذیرد.