چرا باید قواعد زندگی را بیاموزیم؟ سه دلیل کلیدی

با عرض سلام و ادب و تبریک اعیاد به همه طلاب و دوستان محترم. یکی از ضروریترین مسائل در زندگی، یادگیری «قواعد زندگی» است. اما چرا؟ در ادامه به سه دلیل مهم اشاره میکنیم.

۱. آمار نگران کننده طلاق و طلاق عاطفی

متأسفانه امروزه با آمار بالای طلاق رسمی مواجهیم. شاید بسیاری از ما تصور کنیم که کار ما به طلاق نمیکشد، اما هشداری جدیتر وجود دارد: «طلاق عاطفی». بر اساس برخی آمارها، حدود پنجاه درصد از زوجها درگیر این پدیده هستند. طلاق عاطفی زمانی رخ میدهد که پس از سالها زندگی مشترک، اگر از فردی بپرسند «آیا باز هم با همین همسر ازدواج میکردی؟» پاسخش «نه» باشد. این آمار، زنگ خطری برای همگان است.

۲. نقش رابطه والدین در تربیت فرزندان

مهمترین راز تربیت فرزند، وجود فضای صمیمی و جذاب در خانواده است. اگر رابطه بین پدر و مادر، عمیق و محبتآمیز باشد، حتی اگر آنها دانش روانشناسی خاصی نداشته باشند، فرزندان در محیطی سالم تربیت میشوند. در مقابل، اگر فضای خانواده سرد و پرتنش باشد، فرزندان برای یافتن آرامش، به بیرون از خانواده پناه میبرند.

۳. ملاک ارزشمندی در اسلام: خوبی برای خانواده

در معیارهای دینی ما، خوب بودن فرد به چگونگی رفتار او با خانوادهاش گره خورده است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «خَیْرُکُمْ خَیْرُکُمْ لِأَهْلِهِ»؛ بهترین شما کسی است که برای خانوادهاش بهترین باشد. در روایتی دیگر آمده است: اگر مردی همسرش را بیازارد، خداوند نماز و کارهای نیک او را نمیپذیرد، مگر اینکه رضایت همسرش را جلب کند. حتی اگر چنین شخصی روزهدار و عابد باشد، اولین کسی است که به جهنم وارد میشود. بنابراین، یادگیری قواعد زندگی یک ضرورت دینی است.

اولین قاعده زندگی: هدف خود را مشخص کنید

اساسی ترین قاعده در زندگی مشترک، تعیین «هدف» است و هرگز نباید آن را فراموش کنیم.

هدف نهایی: از سکینه تا افزایش ایمان

همه ما آیه «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا» (سوره روم، آیه 21) را میشناسیم: ازدواج کنید تا به آرامش برسید. اما این تمام ماجرا نیست. کبری این قضیه در سوره فتح (آیه 4) بیان شده است: «هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا»؛ او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا بر ایمانشان افزوده شود.

نتیجه: ازدواج میکنیم تا به سکینه برسیم، و این سکینه را خدا میدهد تا ایمانمان افزایش یابد. پس هدف نهایی زندگی مشترک، بندگی خدا و افزایش ایمان است.

زندگی، بستر بندگی

وقتی هدف زندگی، بندگی خدا باشد، تمام لحظات زندگی—از سکوت و صحبت گرفته تا بردباری و حتی عصبانیت—در مسیر خدا معنا مییابد. اگر همسرتان عصبانی شد و شما برای خدا بردباری کنید، احساس پیروزی میکنید، نه شکست. اگر خطایی از او دیدید و برای خدا گذشت کردید، باز هم احساس پیروزی دارید، زیرا هدف اصلی—بندگی—محقق شده است.

این همان حقیقتی است که حضرت علی (ع) در توصیف حضرت زهرا (س) فرمودند: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ»؛ چه کمککار خوبی در راه اطاعت از خداوند.

فرصتهای عبادتی در زندگی روزمره

ما همیشه برای عبادتهای خاص (مانند شبهای قدر، زیارت کربلا یا حضور در محافل مذهبی) دعا میکنیم. اما باید بدانیم که بردباری در برابر ناخوشایندیهای همسر، نیز عبادتی بزرگ است. این فرصتهای روزمره، پلهای برای تقرب به خداوند هستند. از این فرصتها غافل نشویم.

خداوند به همه ما توفیق درک این معانی و عمل به آنها را عنایت فرماید.

اللهم صل علی محمد و آل محمد