یادآوری مرگ؛ راهی برای رهایی از خشم
باز هم عصبانی میشوید؟ دیگر نمیشوید. میدانید چرا؟ چون به «مسخره بودن» عوامل عصبانیت پی میبرید. گاهی بر سر مسائل بیارزش و بیخودی دعوا راه میاندازیم. اما اگر بدانیم مرگی هست، معادی هست، و روزی از این دنیا خواهیم رفت، آنوقت میفهمیم که این دلایل خشم، چقدر بیمایه و مسخرهاند.
من سریع با فرزندم دعوا کردم، سریع با همسرم مشاجره کردم، سریع با دوستم به اختلاف برخوردم. چرا این کارها را میکنم؟ چون فکر میکنم «من» آنم که هستم. اما حقیقت این است: «ما» نیستیم. روزی خواهیم رفت. آن روز که تیر و دی و اردیبهشت بر ما بگذرد و ما خاک و خشت باشیم، دیگر هیچ خبری از ما نخواهد بود. با این وجود، امروز چه میکنیم؟ فکر میکنیم «هستیم» و دائم در کشمکشیم.
هر روز هم میبینیم که کسی میرود. آن شعر را به یاد بیاورید که میگوید:
«گرگ اجل، یکایک از این گله میبرد / و این گله را نگر که چه آسوده میچرد!»
اگر بدانیم که ممکن است همین یک ساعت دیگر از دنیا برویم، دیگر دعوا نمیکنیم. خصوصاً ما طلبهها که باید بسیار بیشتر مراقب باشیم.
زشتی خشم؛ هیولای درون
در همین شهر مشهد، شنیدم یکی از اساتید حقوق میگفت: «طلبهای مرتکب قتل شده است!»
امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: «کلید تمام بدیها، غضب است.»
اگر به زشتی خشم پی ببرید، آن را رها خواهید کرد. مگر خشم چه زشتی دارد؟
حضرت میفرمایند: همه چیز از خشم آغاز میشود: تحقیر، سرزنش، فحش، سپس هل دادن، بعد ضرب و جرح، و نهایتاً ممکن است به قتل بینجامد.
از کجا شروع شد و به کجا رسید؟!عجب هیولای زشتی است! متأسفانه همه ما به نوعی در دام آن گرفتاریم. در جلسه قبل گفتم: خودمان را از این صفت مبرا ندانیم.
پیامدهای خشم: تباهی دنیا و آخرت
امام صادق (علیهالسلام) همچنین میفرمایند: خشم عمر انسان را کوتاه میکند و باعث بیماریهایی مانند فشار خون میشود. هر که عمرش کوتاه شد، یکی از عواملش میتواند همین خشم کنترلنشده باشد.
راهکار سوم: اقتدار واقعی در مهار خشم است
همه ما «حس اقتدار» و پهلوانی را دوست داریم. کسی هست که از ذلت خوشش بیاید؟ همه میخواهیم عزیز و قدرتمند باشیم.
اما امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) میفرمایند: «دشمنترین دشمن شما، خشم شماست.»
ای انسان قدرتمند!ای پهلوان! اگر اسیر خشم خود باشی، تو پهلوان نیستی؛ تو اسیر هوای نفس خودت هستی. امام (ع) میفرمایند: «عقل، اسیر شده و هوای نفس، امیر گشته است.»
اگر حس قدرتطلبی داری،آن را با زمین زدن خشم خودت به نمایش بگذار. این است اقتدار واقعی.
راه نجات: رویارویی با خود و ناله به درگاه خدا
آن جوان اهل ساری، شعری را در حضور مقام معظم رهبری خواند که بسیار عمیق است:
«اگر تقدیر، تن دادن به فرمان زلیخا بود / همان بهتر که دست گرگ میدیدم تن خود را / … / اگر این بار رو در رو شدم با خود در آیینه / به آهی محو خواهم کرد تنها دشمن خود را.»
جلوی آینه، با خودت روبرو میشوی. این دشمن درون، با یک «آه» محو میشود. این «آه» چیست؟ این آه، ناله به درگاه خداست. «آه» در قرآن و حدیث، نامی از اسماءالله است. به کسی که بگوید «یا الله» هدیه میدهند. حضرت ابراهیم (ع) را «حلیم» و «کثیر الآه» (بسیار اهل ناله) میخواندند.
باید ناله بزنیم، گریه کنیم، زاری کنیم تا این «منیت» از کنار برود. تا زمانی که اهل گریه و تضرع نباشیم، اصلاح نمیشویم. آن شهید «چیتسازان» (چیتسازیان) را به یاد دارید؟ میگفت: «اگر میخواهی از سیم خاردار عبور کنی، اول باید از سیم خاردار نفس عبور کنی.»
راهش چیست؟راهش، اشک در ماه رجب و شبزندهداریهای طولانی است. خلوت با خدا، لازمه رهایی است.
تأمین سوخت معنوی: شبزندهداری
چند جلسه از درس خارج مقام معظم رهبری را در قم و تهران توفیق شدم حضور یابم. در آخرین جلسه، ایشان به طلبهها فرمودند: طبیعت روز، مشغله و گرفتاری است. اگر شب بلند نشوید، هیچ فرصت دیگری نخواهید داشت.
خداوند در قرآن میفرماید:«إِنَّ نَاشِئَهَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا» (همانا برخاستن در شب، برای حرکت و گفتار، استوارتر است).
تلاش روز،نیاز به یک باک بنزین قوی دارد که از نماز شب و مناجات تأمین میشود. اگر این ارتباط را برقرار نکنیم، در مسیر کم میآوریم.
جمعبندی: مدیریت دو اسب سرکش
انشاءالله که همگی بتوانیم بندگان واقعی خدا باشیم. غضب (برای دفع ضرر) و شهوت (برای جلب منفعت)، دو اسب سرکش هستند. اگر این دو تحت مدیریت عقل نباشند، زندگی ما را به تباهی میکشند. هدف ما از عبادت، قرار گرفتن تحت مدیریت عقل الهی است.
از همه بزرگواران حاضر در این جلسه عذرخواهی میکنم؛ مطمئنم بسیاری از شما از من بهترید. انشاءالله که همگی به بندگی واقعی خداوند نائل شویم.
ختم کلام؛ صلوات.