00:00
00:00
  • عنوان جلسه: ‌نشست علمی هوش مصنوعی و ادراک انسانی 00:00
توسط: دکتر مصطفی جهانگیری

مقدمه

سلام و وقت بخیر خدمت اندیشمندان گرامی و دوستان عزیز. موضوع، بحث هوش مصنوعی و ادراک انسانی هست که بخشی از صحبتمان مربوط به آن بخش است و یک بخش هم کاربرد هوش مصنوعی در مطالعات اسلامی هست که جنبۀ کاربردی‌تر بحث امروز هست.

اینجا یک اشاره‌ای به سوابق شغلی و تحصیلی بنده هست. من در دانشگاه علوم پزشکی وارستگان، عضو گروه فناوری اطلاعات سلامت هستیم که بخش زیادی از دروس هوش مصنوعی با بنده هست و خب در حوزه‌های دیگر که این را مشاهده می‌فرمایید.

هدفمان از کارگاه، آشنایی با مفاهیم اولیه هوش مصنوعی و اشاره‌ای به بحث هوش مصنوعی و ادراک انسانی و مبانی فلسفی هوش مصنوعی هست و آشنایی با کاربرد‌ها و گسترۀ موضوعی هوش مصنوعی در مطالعات اسلامی که جنبۀ کاربردی‌اش را اینجا مشاهده می‌کنید.

کلیات

وضعیت هوش مصنوعی

در حوزۀ مفاهیم اولی هوش مصنوعی، یک اشاره‌ای به این داشته باشیم که الان هوش مصنوعی در چه وضعیتی قرار دارد و چه عصری هست؟ حتماً مطالعات تاریخی داشتید و می‌دانید که عصر‌های مختلفی داشتیم؛ عصر شکار، عصر کشاورزی، عصر صنعتی که تقریباً قرن 18 و 19 میلادی است و عصر اطلاعات هم می‌توانیم بگوییم که از 60،70 سال گذشته هست و چند سالی است که به طور جدی‌تر وارد عرصۀ عصر هوش مصنوعی شدیم. به‌ویژه با اتفاقی که در سال گذشتۀ میلادی افتاد که راه‌اندازی سیستم چت جی پی‌تی بود که اصلاً یک نقطۀ عطف بسیار بسیار بزرگی در عرصۀ هوش مصنوعی است و از آن تاریخ تا الان، سرویس‌های هوش مصنوعی به‌وفور افزایش پیدا کرده است.

تا حالا هر چه بوده، مطالعات و تحقیقات دانشگاهی و نظری بوده؛ ولی تمام این تحقیقات به منصۀ ظهور رسیده و از علم به تکنولوژی تبدیل شده و در دسترس عموم قرار گرفته است. ما از این به بعد، شاهد عصر هوش مصنوعی هستیم در این چند سال اخیر تا آینده و یک عصر خیلی ویژه خواهد بود.

عصر هوش مصنوعی

شما در عصر صنعت، در عصر اطلاعات، در عصر کشاورزی، انسان، سلطه دارد بر آن تکنولوژی که وجود دارد؛ اما در عصر هوش مصنوعی، سلطۀ انسان در تکنولوژی هوش مصنوعی، معلوم نیست که اتفاق بیفتد یا نیفتد. ممکن است که هوش مصنوعی سلطه پیدا کند و اولین‌بار دیگر افسار کار از دست انسان خارج بشود. درگذشته هم خارج‌شدن بوده و بیشتر به شکل آلودگی‌های محیط زیستی و… بوده؛ ولی اینجا وارد عرصه و حوزۀ انسانی شده است؛ به‌ویژه که نوح هراری[1] که یک مورخی تاریخ‌دان هست، خیلی انذار و خیلی ترسانده است جامعۀ آینده را از سلطۀ هوش مصنوعی و اینکه هوش مصنوعی، چه اتفاقاتی در آینده رقم خواهد زد.

بنابراین با یک عصر خاصی مواجه هستیم که باید خودمان را آماده کنیم. متأسفانه این عصر منتظر ما نمی‌ماند و به برنامه‌ها و خواسته‌های ما توجه نمی‌کند و پیشرفت خودش را خواهد داشت؛ درحالی‌که باید به ابزار‌های این عصر مسلط باشیم و سعی کنیم تا حالا که این عصر تازه شروع شده است و فاصلۀ ما با جهان، خیلی فاصلۀ زیادی نیست؛ مثل عصر اطلاعات یا عصر صنعت از جهان عقب نیفتیم. یعنی از همان ابتدای کار، از چند سال اخیر شروع شده، همراهی و اطلاعاتمان را بیشتر کنیم که آن عقب‌ماندگی را دیگر نداشته باشیم. این فرصتی است که با هم داریم و انگار با دنیا داریم شروع می‌کنیم.

چیستی هوش مصنوعی

تعریف هوش مصنوعی

برای اینکه بفهمیم هوش مصنوعی چیست، یک مقدار عمیق‌تر بفهمیم، باید کلمات هوش و مصنوعی را تعریفی داشته باشیم. من می‌خواهم از شما سؤال کنم، شما هم اساتید و طلاب فرهیخته‌ای هستید. سطح 4 هستید یا اساتید هستید، تعریفتان از هوش چیست که بگوییم هوش مصنوعی چیست؟ هوش انسانی، تعریفش چیست؟

ما، کلمۀ هوش را داریم، استعداد را داریم، توانایی را داریم، مهارت را داریم، کلمۀ هوش یعنی چه؟

طلبه: قدرت درک و تجزیه‌وتحلیل.

طلبه: توانایی حل مسئله یا مشکل.

استاد: ببینید. هوش، نقطۀ تمایز انسان و حیوانات هست. یعنی ما از لحاظ جسمی، ویژگی‌های مشابه زیادی با آن‌ها داریم؛ ولی آن وجه تمایز ما، می‌تواند یکی از جنبه‌های مهمش، هوش باشد. هوش یعنی توانایی انجام عملیات منطقی، عقلانی، فهمیدن، برنامه‌ریزی‌کردن، شناخت پیداکردن، حتی شناخت عاطفی. عواطف ما، احساسات ما، خودآگاهی، خلاقیت، حل مسئله و یادگیری، این‌ها همه به هوش برمی‌گردد. ما یک توانایی جسمی داریم و یک توانایی مغزی. به توانایی مغزی، ذهنی، شناختی، کاگنیتیو، منتال که می‌شود ذهنی، مغزی برین و هوش که اینتلیجنس می‌شود، گفته می‌شود.

هوش را تعاریف مختلفی روان‌شناسان هم خیلی در تعریف هوش، وحدت رویه ندارند. اختلاف‌نظرهای عمده‌ای با هم دارند. یک تعریف دیگر، توانایی کسب و به‌کارگیری مهارت. یک مهارت را شما بتوانی کسب کنی و به کار بگیری، این هوش می‌شود.

هوش را از زمانی که این آدم، هومو سمینس که در واقع به وجود آمد، از آن موقع هوش را، قبل از حضرت آدم، انسان‌هایی بودند. آن انسان‌ها را واجد هوش نمی‌دانند؛ چون زندگی‌شان، یک زندگی نزدیک زندگی حیوانات بود، غارنشینی بود؛ اما از زمانی که انسان خردمند به وجود می‌آید و به عرصۀ ظهور می‌آید، به دلیل هوشی که دارد، زبان اختراع می‌شود، خط اختراع می‌شود، تکنولوژی اختراع می‌شود، کشاورزی ایجاد می‌شود و … پس ای هوش است که عامل تمایز انسان است و این دو تعریف راجع به آن درست است.

توانایی دستیابی به اهداف پیچیدۀ انسان است [یعنی] که می‌تواند به اهداف پیچیده دست پیدا کند. حالا اگر این توانایی، ما تمام توانایی انسانی را توانستیم به ماشین منتقل کنیم، مثلاً ما بازوی مکانیکی داریم، قوی‌تر از بازوی انسان، پای مکانیکی داریم، قوی‌تر از پای انسان، چشم مکانیکی داریم، قوی‌تر از چشم انسان. قلب مکانیکی داریم، قوی‌تر از قلب انسان و کمتر هم آسیب‌پذیر است. همۀ این‌ها را داریم. تکنولوژی‌های الکترونیک و کامپیوتر و مکانیک اما آن چیزی که هنوز به طور کامل، ماشینی نشده است، توانایی‌های ذهنی و مغزی و هوشی انسان است که آن هم آمدند و با هوش مصنوعی می‌خواهند این کار را انجام بدهند.

پس هوش مصنوعی می‌خواهد به عالی‌ترین وجه ممیزۀ انسان، دستبرد بزند.

هوش مصنوعی، واقعی یا ماشینی؟

سؤال: وجه اختیاری و ارادی‌بودن، ظاهراً فارق هوش انسان با تکنولوژی است، درست است؟

پاسخ: بحث اختیار و اراده را هم نمی‌توانیم بگوییم که هوش مصنوعی به آن دست پیدا نمی‌کند. بعضاً اختیارا هم می‌تواند یک کاری انجام بدهد. یعنی این تکنولوژی جدید، یک کاری اخیراً انجام داده است که از او انتظار نمی‌رفته است. پیش‌بینی نمی‌کردند که این کار را انجام داده است. اما این به معنای اختیار و ارادۀ انسانی نیست.

در مورد سؤال خوبی که شما پرسیدید، اهمیت دارد که آیا این هوش مصنوعی، واقعاً همان هوش انسانی را دارد تقلید می‌کند یا چیز دیگر است؟ خیلی مکانیکی است، ماشینی است؟

ببینید، نظرات مختلف است. ما برای اینکه به این سؤال پاسخ بدهیم، باید برویم به فلسفۀ ذهن مراجعه کنیم که در فلسفۀ ذهن هنوز جواب این سؤال را کامل ندادند.

نظر اول

بعضی از فیلسوفان ذهن معتقدند که تمام فعالیت‌های مغزی که انجام می‌شود، حاصل واکنش‌های نورونی است. یک نورون، وقتی یک سیگنالی به آن می‌رسد، یک فایر و آن فایر دارد. یا حرکت می‌کند یا حرکت نمی‌کند. یا اقدام انجام می‌دهد یا اقدام انجام نمی‌دهد. توسط هورمون‌های بیوشیمیایی، انتقال پیام بین نورون‌ها انجام می‌شود و ترکیب نورون‌ها در انسان باعث می‌شود که حافظه شکل بگیرد، فکر شکل بگیرد، خلاقیت شکل بگیرد و …. این‌ها اعتقاد دارند که چون تمام فعالیت‌های ذهنی و فعالیت‌های روحی و فعالیت‌های عالی سطح انسانی، حاصل واکنش‌های نورونی هست و این هم احتمالش زیاد است که این باشد؛ چون تحقیقات علمی روی این کار انجام شده و تأییدش کرده، پس فعالیت‌های ذهنی انسان ناشی از این است.

اگر ما این فعالیت‌های نورونی را به ماشین ببریم و کپی‌برداری کنیم، می‌توانیم یک هوش مصنوعی که شبیه هوش انسانی هست واقعاً، داشته باشیم. چون تمام فعالیت‌هایی که در مغز انجام می‌شود، فعالیت‌های الکتریکی و بیوشیمیایی است و همین فعالیت‌های الکتریکی و بیوشیمیایی است که حالت‌های ذهنی را به وجود می‌آورد.

کامپیوتر هم که با بیوشیمی هم می‌تواند کار کند، تکنولوژی‌های پیشرفته‌تر، پس عملاً می‌توانیم هوش انسانی و یک انسانی در قامت هوش مصنوعی داشته باشیم. این دیدگاهی است که بعضی از فیلسوفان ذهن دارند و متخصصان هوش مصنوعی هم به این دیدگاه اشاره می‌کنند و می‌گویند که می‌شود.

نظر دوم

بعضی‌ها اعتقاد دارند که نه. هوش انسانی با هوش مصنوعی فرق می‌کند که من برایتان مثال در ادامه می‌آورم که مفهوم را برای ما روشن می‌کند. ما دو جور هوش مصنوعی داریم. هوش مصنوعی ضعیف، هوش مصنوعی قوی. آن‌هایی که اعتقاد دارند که هوش انسانی را کاملاً می‌شود تقلید کرد و فعالیت‌های مغزی، کاملاً فعالیت‌های زیستی هستند و فعالیت‌های مغزی ناشی از فعالیت‌های زیستی مغز هستند، پس هوش مصنوعی هم می‌تواند وجود داشته باشد مثل انسان، می‌شود هوش مصنوعی قوی.

بعضی‌ها می‌گویند نه، شما نمی‌توانید. ما فقط بازنمایی نمادین می‌توانیم داشته باشیم. نمی‌توانیم عمق فهم و اراده و اختیار انسان را به هوش مصنوعی بگوییم. آن‌ها قائلین به هوش مصنوعی ضعیف هستند و همیشه بین این دو تا اختلاف‌نظر بوده و هنوز به جواب قطعی هم نرسیدیم. هر کدام ادلۀ خاص خودشان را دارند و باید ببینیم که در آینده چه اتفاقی می‌افتد.

ویژگی‌های هوش مصنوعی

تعریف هوش مصنوعی، آرتیفیشیال اینتلیجنس، یعنی که آن وظایف ذهنی و مغزی شناختی انسان را، کامپیوتر هم بتواند اجرا بکند. بتواند انجام بدهد. یک سیستمی را طراحی بکنید که درک زبان داشته باشد. یادگیری داشته باشد. استدلال داشته باشد. حل مسئله داشته باشد. این‌ها، در واقع می‌تواند هوش مصنوعی باشد. حالا چند تا از این‌ها را مثال می‌زنم.

یکی از ویژگی‌های ذهنی ما، یادگیری است. ما آدم‌ها، چطور یاد می‌گیریم؟ مراحل یادگیری در ما چطور است؟ شما دیگر عمری را به یادگیری گذراندید.

کسی اطلاعاتی را به ما منتقل می‌کند و ما یاد می‌گیریم. می‌رود و در حافظۀ ما می‌نشیند و ما بین این داده‌های مختلف، ارتباط برقرار می‌کنیم. اسوسییشن برقرار می‌کنیم. از یک استادی، چیزی شنیدیم، در کتابی چیزی خواندیم، یک فایل صوتی شنیدیم، ویدئو دیدیم، همۀ این‌ها در مغز ما جمع می‌شود و در حافظۀ ما قرار می‌گیرد و ما از این‌ها، یک برداشتی می‌کنیم. این‌ها را ترکیب می‌کنیم. این را هوش مصنوعی هم می‌تواند انجام بدهد. از ما قوی‌تر هم می‌تواند انجام بدهد؛ به‌خاطر اینکه همین چت جی پی‌تی، که با هم تمرین هم خواهیم کرد و نیرو‌هایش را به شما نشان می‌دهم، این به تمام اطلاعات موجود در اینترنت دسترسی دارد. یعنی شما هر چیزی را سرچ بکنید، سؤال شما را تجزیه‌وتحلیل می‌کند و سرچ می‌کند و جواب خوبی هم به شما می‌دهد. پس او یادگیری به این معنا را یاد دارد.

بعضی وقت‌ها، ما یادگیری‌مان به‌ویژه در مهارت‌ها، یادگیری از خطاست. یک کاری را این‌قدر آزمون‌وخطا می‌کنیم تا یک چیزی را یاد می‌گیریم. رانندگی‌مان که اول خوب نبود دیگر، تجربه کسب می‌کنیم. اینجا سرعت را کم کنیم، زیاد کنیم، اینجا به چپ بپیچیم، به راست بپیچیم، راهنما بزنیم، کم‌کم رانندگی‌مان خوب می‌شود. اوایل، دو دستی فرمان را می‌چسبیم، به این طرف و آن طرف هم نگاه نمی‌کنیم. بعد کم‌کم آن قدر رانندگی‌مان خوب می‌شود، یک دستی رانندگی می‌کنیم، چایی هم می‌خوریم. با موبایلمان هم کار می‌کنیم. پس مهارتمان به‌تدریج افزایش پیدا می‌کند. به آن یادگیری از خطا می‌گویند.

هوش مصنوعی با استفاده از شبکه‌های عصبی مصنوعی، همان شبکه‌های عصبی که در ذهن انسان هست، به طور مصنوعی هم درست کردند. به‌صورت نرم‌افزاری [درست کردند]. یک کاری را، یک مسئله را این‌قدر حل‌وفصل می‌کند تا یاد بگیرد. من اینجا یک توضیح کوچک بدهم، متوجه می‌شوید.

آزمایش هوش مصنوعی

ببینید، ما این کار را انجام دادیم. ما ده‌هزار تا اطلاعات واقعی و درست از افرادی که به یک مرکز درمانی مراجعه کردند، داریم که می‌گوید این آدم با این ویژگی‌های سن، جنسیت، خون، فشارخون، قند خون و… آیا به این بیماری مبتلا شده است یا نشده است؟ اگر شده می‌شود یک و اگر نشده می‌شود صفر. ده‌هزار تا داده داریم. این ده‌هزار تا داده را، هشت هزارتایش را جدا می‌کنیم و به این سیستم هوش مصنوعی هم که ساختش خیلی پیچیده نیست، با این نرم‌افزاری که الان هست، به آن اصطلاحاً می‌گوییم آموزش می‌دهیم این ویژگی‌ها، بیمار هست. این ویژگی‌ها، بیمار نیست. ورودی داریم. یک سری اطلاعات ویژگی‌ها داریم و یک سری نتیجۀ نهایی هم داریم.

این دانه‌دانه این‌ها را بررسی می‌کند و به یک الگویی می‌رسد. می‌گوید، مثلاً ما امتحان کردیم، می‌گوید که آدمی که مثلاً فشارخونش این‌طوری است و سنش هم این‌طوری است، این، احتمال ابتلایش به بیماری فلان یا سرطان، مبتلا شده است. این دیگر، یک الگو برای خودش درست می‌کند. مثل کاری که ما انجام می‌دهیم. [مثل] پزشکی کلی تجربه کسب کرده است.

بعد می‌آییم برای اینکه بفهمیم هوش مصنوعی ما درست عمل می‌کند و ما می‌توانیم به آن اعتماد بکنیم یا نکنیم، آن دو هزار تا دادۀ باقی‌مانده، ده‌هزار تا بود، هشت هزار تا را آموزش، دو هزار تا باقی ماند؛ آن دو هزار تا باقی‌مانده را به سیستم هوش مصنوعی می‌دهیم و اما یک ستون و داده را به او نمی‌دهیم. کدام داده را نمی‌دهیم؟ نتیجه. نتیجه را به او نمی‌دهیم. یعنی مثلاً اگر 20 ستون دارد و هر ستون مربوط به ویژگی‌های یک فرد است و هر ردیف هم یک فرد است، آن ستون آخر که بیمار هست یا نیست را به او نمی‌دهیم. می‌گوییم خودت پیش‌بینی کن. این، می‌رود در الگو‌ها می‌گردد و الگویی که قبلاً با آن یاد گرفته است، بر اساس آن‌ها، جواب این دو هزار تا را به ما می‌دهد. ما این دو هزار تا ارزیابی می‌کنیم و می‌بینیم که در نود تا نود و پنج درصد، هشتاد درصد درست جواب داده است.

می‌گوییم این مدل ما یاد گرفت تا هشتاد درصد، پیش‌بینی بیماری را انجام بدهد. بعد چه‌کار می‌کنیم؟ داده‌های جدید به او می‌دهیم که دیگر هنوز متوجه نشده است که بیمار هست یا بیمار نیست. بیمار جدید وارد شده است و هنوز تستش نکردیم. دارو‌ها را به این سیستم هوش مصنوعی می‌دهیم و به ما می‌گوید که بیمار هست یا نیست. تا 80 درصد هم درست جواب می‌دهد.

مرحلۀ اول را آموزش می‌گویند. مرحلۀ دوم را تست یا آزمون می‌گویند. مرحلۀ سوم هم می‌گویند که در عمل دارد انجام می‌دهد. مثل یک پزشکی در دانشگاه پزشکی آموزش بدهند و از او امتحان بگیرند و بعد او را در بالین بگذارند. این همان کار را انجام می‌دهد. پس سیستم یادگیری را به این صورت، هوش مصنوعی انجام می‌دهد؛ همان‌طوری که انسان دارد انجام می‌دهد.

مدل عملکرد هوش مصنوعی

هر چه‌قدر داده‌های آموزشی‌اش بیشتر باشد و به‌جای هشت هزار تا، هشتاد هزار تا باشد، طبیعتاً بیشتر… بعد تازه وقتی وارد سیستم که می‌شود، مدام به آن، داده، داده می‌شود. داده‌های جدید و مدام یاد می‌گیرد. الان این چت جی پی‌تی، مدل سه‌اش، به بعضی سؤالات یک‌طوری جواب می‌دهد که مدل 3.5 جوابش بهتر است و مدل 4 که اخیراً آمده است، جوابش بهتر است. مدل 4.5،5 و مدل‌های مختلف می‌آید و می‌بینیم که جوابش دقیق‌تر می‌شود.

این چیست؟ این، عملکرد این هوش مصنوعی است. پس یادگیری را می‌تواند انجام بدهد. حافظه‌اش هم از ما بهتر است. استدلال را هم کم‌کم می‌تواند انجام بدهد؛ چون استدلال را چطور انجام می‌دهیم؟ یا استدلال استقرائی است و یا استدلال قیاسی. درست است؟ استدلال استقرائی را می‌تواند انجام بدهد. استقرائی که آن می‌تواند انجام بدهد، از ما دقیق‌تر است؛ چون به داده، بیشتر دسترسی دارد. سرچ قوی‌تری دارد و حافظه‌اش بیشتر می‌گنجد. استدلال قیاسی هم، قواعد منطق هم به آن بگوییم؛ ما یک نرم‌افزاری داریم به نام سیستم‌های، اکسپرت سیستم. کلاً منطق قیاسی را به آن دادند. اگر ایکس، آن گاه ایگرگ، بر اساس این و با ترکیب استقراء و استدلال قیاسی، استدلال را انجام می‌دهد.

چطور انجام می‌دهد؟ پزشک، از او سؤال می‌کند. یک نرم‌افزاری هست به نام واتسون. می‌گوید این داده‌ها در مورد این بیمار وجود دارد. به نظر تو، چه تشخیصی بدهم؟ همین‌طوری سؤال می‌کند. او هم داده‌ها را می‌گیرد، استقراء می‌کند و با اصطلاح قیاسی خودش، اگر آنگاه‌هایی که در سیستمش هست، تطبیق می‌دهد و یک پیشنهادی به پزشک می‌دهد که در اغلب موارد درست است. پس استدلال هم می‌تواند انجام بدهد.

چت جی پی تی

درک زبان هم کاملاً می‌تواند انجام بدهد. الان این سیستم چت جی پی‌تی، کاملاً یک مدل پیشرفتۀ زبانی است. شما از او سؤال کن که، برایتان نمونه بیاورم.

من این را دیشب سؤال کردم. برای این که بگویم جدید است. از او سؤال کردم که آیا خدا وجود دارد؟ این چت جی پی‌تی، نسخۀ ربات تلگرامی‌اش، آیا خدا وجود دارد را تجزیه‌وتحلیل می‌کند و سؤال را می‌فهمد و چه جوابی داده است؟

می‌گوید به‌عنوان یک هوش مصنوعی، یعنی هنوز خودش را به‌جای انسان قالب نکرده است؛ من نمی‌توانم به شکل مطلق و قطعی به این سؤال پاسخ دهم. برای پاسخ‌دادن به این سؤال، باید بر اساس باور‌ها، تجربیات و دیدگاه‌های هر فرد بحث کرد. برای بسیاری از افراد، خدا به‌عنوان مفهومی معنوی و اعتقادی وجود دارد و برای دیگران، خدا وجود ندارد و در نهایت این سؤال، یکی از پرچم‌دارترین و پیچیده‌ترین سؤالات فلسفی است که هنوز هم پاسخ قطعی به آن پیدا نشده است.

به نظر شما، این جواب مورد انتظار از یک هوش مصنوعی و ماشین هست؟ تا چند سال پیش، نه. جوابی که یک انسان فرهیخته ممکن است بدهد که لزوماً مسلمان هم نباشد. حتی شما می‌توانی به زبان محاوره‌ای از او سؤال کنی. آن را هم تجزیه تحلیل می‌کند. زبان فارسی را هم می‌فهمد. می‌توان یک دلیل برای اثبات وجود خدا بیان کنی؟ این هم جوابش. کدام اصل، مهم‌ترین اصل در اسلام به شمار می‌رود؟ این را از شما سؤال کنند، چه می‌گویید؟ شما حوزۀ کلام هستید. توحید دیگر. »مهم‌ترین اصل در اسلام، توحید، یعنی اعتقاد به وحدت خداوند است. این اصل به معنای این است که هیچ‌چیز جز خداوند وجود ندارد و او تنها قابل عبادت است. این اصل در قرآن به‌شدت تأکید شده است و بسیاری از رسولان و پیامبران نیز، آن را به‌عنوان اصل اول و مهم‌ترین اصل دین خود مطرح کردند». این نسخۀ 3.5 است. 4 ممکن است جوابش کامل‌تر باشد.

هر چه در اینترنت محتوای بیشتری تولید بکنیم، این چت جی پی‌تی پاسخ‌های دقیق‌تری می‌دهد. آیا زندگی پس از مرگ وجود دارد؟ به‌عنوان یک مدل زبانی هوش مصنوعی، من نمی‌توانم ادعا کنم که زندگی پس از مرگ وجود دارد یا نه و این یک موضوع مذهبی و فلسفی است که بسته به باور‌های فردی متفاوت است. بعضی از افراد باور دارند که زندگی پس از مرگ وجود دارد و برخی هم آن را رد می‌کنند. همچنین برخی از افراد به‌صورت علمی به بررسی این موضوع پرداختند؛ ولی هنوز هیچ دلیل قطعی وجود ندارد که بتواند این موضوع را تأیید یا رد کند.

جوابش، جواب قابل‌قبولی در سطح یک هوش مصنوعی هست. کسی از شما با چت جی پی‌تی کار کرده است؟

طلبه: …

استاد: ای آی، اپن آی. از او سؤال‌وجواب هم کردید؟

طلبه: آنلاین زدم و جواب‌های متفاوتی می‌زند.

استاد: نگاه کنید. باز یک چت جی پی‌تی دیگر هست، چت جی پی‌تی دات او آر جی، اسلش چت، آیا زندگی پس از مرگ وجود دارد؟ دوباره این سؤال را از او پرسیدم. این، یک مدل‌بالاتر است. به‌عنوان یک هوش مصنوعی نمی‌توانم به شما صدق یا دروغ بودن زندگی پس از مرگ را تأیید یا رد کنم. این یک مسئلهٔ اعتقادی و فرهنگی است که در حال حاضر هیچ دلیلی برای اثبات یا رد آن وجود ندارد؛ هر چند که بسیاری از مردم به وجود آن باور دارند؛ اما قسمت دیگری از جامعه، جایگاهی را برای روح و زندگی پس از مرگ در نظر نمی‌گیرند. هوای همه را دارد.

این در واقع، شروع این طور پاسخ‌دادن‌هاست و قطعاً در آینده پاسخ‌های خیلی قوی‌تری به ما خواهند داد.

طلبه: پاسخ‌هایی که به ما می‌دهد، یادگیری به آن نمی‌توانیم بگوییم. اگر از من سؤالی بکنند، 50 نفر هم باشند یک جواب مشخصی می‌دهم، هر چه‌قدر بپیچید در قضیه، من باز شما را به همین‌جا می‌رسانم؛ اما این جواب‌های متفاوت می‌دهد و بعضی وقت‌ها می‌گوید من نمی‌دانم، یک عده این‌طوری می‌گویند و… شما یک سری اطلاعاتی به او دادید، جمع‌وجور می‌کنم و به شما می‌دهم. این یادگیری است واقعاً؟

پاسخ: نگاه کنید اگر تناقض نداشته باشد در پاسخ‌هایش ما یاد نمی‌توانیم بگیریم. تناقضی نداشت. پاسخ‌هایی که من از دو سیستم سؤال کردم، تقریباً یک چیز بود. برای اینکه به تکرار منجر نشود، جواب‌های متفاوت می‌دهد؛ اما در یک تم. جواب‌های متناقض نمی‌دهد، جواب‌های شاید از لحاظ زبانی متفاوت [باشد]. سیستم‌های مختلفی دارد، ورژن‌های مختلفی هم دارد؛ مثلاً ورژن ربات تلگرامی، 3.5 بود؛ ورژنی که من الان در چت او آر جی استفاده کردم، 4 بود و حالا نمی‌دانم این چهار و چند است؟ تناقض نداشته باشد، یادگیری درست اتفاق افتاده است. بعد هم، چون داده‌ها، مرتب در اینترنت دارد می‌رود، هر روز و مرتب سرچ می‌کند، البته بعضی از نسخه‌های چت جی پی‌تی به‌روز است، بعضی‌ها مال سال گذشته است. تفاوت کوچک در جواب‌ها ایراد ندارد.

حتی اگر از خود من سؤال کنند، دقیقاً همین جمله‌ای که الان گفتیم را که نمی‌گوییم. یک تغییری در آن می‌دهیم؛ اما تناقض در آن نیست.

چت جی پی تی، موتور جستجو یا هوش مصنوعی؟

سؤال: اصلاً این یادگیری نیست. الان مثلاً فرض کنید که اینترنت را وصل شوند و شما بیایید از موضوعات تخصصی بپرسید و ایشان هم چیزی از آن موضوع یاد نگرفتند. ایشان هم سرچ می‌کند و هر چه آمد را به شما می‌گوید.

پاسخ: آره. جواب‌های خطا هم دارد. جواب‌های خطایش چیست؟ یاد گرفته؛ اما یادگیری‌اش ناقص است. مثلاً چند تا سؤال پرسیدم در مورد اشخاص، اشتباه جواب داد؛ اما در حال تکامل است. این مثل یک جوان 17، ۱۸ساله است که مطالعاتی داشته است. پیشرفت کند و اطلاعات بیشتری به او داده بشود، قطعاً جواب‌های خیلی دقیق‌تری خواهد داد.

سؤال: سؤال حاج‌آقا این است که فرق هوش مصنوعی که در چت جی پی‌تی دارد استفاده می‌شود با موتور چیست؟ موتور سرچ را هزار صفحه را ایندکس و نمایه می‌کند، بعد شما آن سؤالت را در آن نمایه نمایش می‌دهد. این یادگیری را از کجا باید بفهمیم؟ یک موقع هست بله من به دو خط به او یاد می‌دهم، بعد دوباره از او سؤال می‌کنم؛ می‌بینم جواب سؤالی که دارد می‌دهد، دارد ارائه می‌دهد. اگر یک فضای این‌طوری هست، به آن می‌توان یادگیری گفت؛ اما اگر صرفاً مطالب در اینترنت را ایندکس کرده و به‌صورت نمایه ارائه می‌کند…

پاسخ: شما از گوگل سؤال کنید که آیا زندگی پس از مرگ وجود دارد که به شما جواب نمی‌دهد. به شما چند صفحه نشان می‌دهد. جمله را تجزیه به کلماتی می‌کند و این‌ها را سرچ می‌کند؛ ولی تحلیل و درکی از این جمله ندارد و صفحه به شما می‌دهد. این، صفحه که نمی‌دهد. جواب می‌دهد. آن جمله را درک کرده است.

سؤال: یعنی آن اطلاعات می‌دهد و این تحلیل می‌دهد؟

پاسخ: آن، اطلاعات نمی‌دهد. آن نتیجه‌های جستجو را از مخزنش بر می‌دارد و به شما ارائه می‌دهد. مثلاً اگر با زبان اسکیو ال آشنا بشویم، متوجه می‌شوید که چطور هست. یعنی آمده است کلمات را جدا کرده است و ایندکس کرده است و گفته است که این‌ها سایت‌هایی هستند که به این سؤال جواب دادند و به این موضوع پرداختند؛ اما این، کل جمله را تحلیل می‌کند، سؤال را درک می‌کند، جواب را بر اساس دیتا‌های مختلف جمع‌بندی می‌کند و جوابی به شما می‌دهد و اینکه مرتب پیشرفت می‌کند. گوگل، سایت‌های بیشتری به شما نشان می‌دهد؛ اما این، جواب‌های بهتری به شما می‌دهد.

زمانی که گوگل درست شد، دنبال وب معنایی بودند، سمن تیک وب، یعنی ما سؤال از وب بپرسیم، از اینترنت موتور جستجو بپرسیم، به ما جواب بدهد؛ نه اینکه بخواهد لیستی از صفحات بیاورد ولی نتوانستند در آن زمینه پیشرفت کنند و در حوزۀ چت جی پی‌تی رفتند و روی هوش مصنوعی توانستند انجام بدهند. یعنی هوش مصنوعی، یک‌جور وب معنایی هم به ما می‌دهد.

جالب است که اگر از گوگل سؤال کنی، بالای گوگل یک جوابی به شما می‌دهد، آن مال هوش مصنوعی است. یعنی هوش مصنوعی که به موتور جستجوی گوگل اضافه شده است. یک جواب اولی به شما می‌دهد. مایکروسافت هم تقریباً یک هوش مصنوعی به بینگش اضافه کرده و اگر می‌بینید که جواب‌های هوشمندانه‌تری دارید در موتور‌های جستجو می‌بینید، این‌ها نتیجۀ وصل‌شدن به چت جی پی‌تی است.

ببینید، چت جی پی‌تی یک سیستم بزرگ است و با ابرکامپیوتر کار می‌کند. به شما یک سری ای پی آی می‌دهد. یعنی من می‌توانم نرم‌افزاری درست کنم که در این نرم‌افزار، کاربر تایپ کند و این سؤال کاربر با ای پی آی داخل چت جی پی‌تی می‌رود و جوابش می‌آید. کاربر فکر می‌کند سایت من هوش مصنوعی [دارد]. آن سایت است. سایت من واسطۀ ردوبدل دیتا است؛ بنابراین اگر می‌بینید که سایتی، چنین جواب‌هایی را می‌دهد، این‌ها مال همان یک سیستم متمرکز است.

الان کار‌های دیگر هم انجام می‌دهد. مثلاً شما یک متنی بنویسید، به شما عکس مرتبط با این متن می‌دهد و اخیراً عکس‌هایش هم خیلی دقیق است. متن می‌دهی و به شما ویدئو می‌دهد. یعنی در آینده شاید فیلمنامه به آن دادی و یک انیمیشن به شما داد، یک فیلم به شما داد. بازیگر و کارگردان و انیمیشن‌ساز حذف می‌شود.

سؤال: [واضح نیست].

پاسخ: این توانایی را دارد پیدا می‌کند، هنوز اول کار است. یکی از بحران‌های جدی هم همین است. جالب است که به یوال نوح هراری می‌گویند که خب، هوش مصنوعی خیلی از شغل‌ها را از بین می‌برد، اوکی. به او می‌گویند که خب، بالاخره یک آدم‌هایی نیاز هستند که برنامه‌نویسی هوش مصنوعی انجام بدهند، ربات طراحی کنند، ربات را تعمیر کنند، هوش مصنوعی را بروز کنند. می‌گوید که وقتی هوش مصنوعی بتواند این کار را انجام بدهد، خودش هم خودش را می‌تواند تعمیر کند، توسعه بدهد و برنامه‌نویسی کند.

هراری معتقد است که هوش مصنوعی که وابسته به انسان است، کم‌کم مستقل می‌شود. یعنی برای ساخت خودش هم به انسان نیاز نخواهد داشت. حتی یک ادعایی کردند که نمی‌دانم چه‌قدر درست است؛ اینکه چت جی پی‌تی آمده است و یک چت جی پی‌تی مثل خودش درست کرده است.

الان سؤال شرعی از او بپرسی، جواب می‌دهد. به تمام رساله‌ها و کتب فقهی هم دسترسی دارد و دیگر جوابش حداکثری است و کم‌کم می‌توانیم یک سیستم کمک مجتهد هم برایش طراحی کنیم. این در کاری که انجام می‌شود، هست.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: حالا آن رجال، سرچ است یا یادگیری است؟ ولی این یادگیری خواهد داشت. شما اگر اصول فقه را به او بدهید و به دیتا‌های فقهی هم دسترسی پیدا کند، فکر نمی‌کنید بتواند استنباط بکند؟

خودآگاهی در هوش مصنوعی

نگاه کنید، خودآگاهی یا سلف اورنس یا آگاهی، کاشزنس، در فلسفۀ ذهن می‌گویند که ناشی از چیزی است که هنوز ریشۀ زیستی برایش پیدا نکرده است. بعضی از فیلسوفان ذهن می‌گویند نه، حتی آن آگاهی یا خودآگاهی هم، ریشۀ زیستی دارد. یعنی کنش و واکنش‌های نورون‌های مغزی به آگاهی منجر می‌شود. این را ادعا و اثبات کردند، صددرصد نیست؛ اما تا حدی هست. اگر هر چیزی که زیستی باشد، هوش مصنوعی هم زیستی می‌تواند انجام بدهد؛ پس اگر آگاهی ما ناشی از کنش و واکنش‌های نورونی هست، پس این آگاهی، قابل‌انتقال به ماشین هم هست؛ چون شبیه‌سازی می‌کند.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: آیا از لحاظ فلسفی، امکان این موضوع برای غیرانسان رد شده است؟ البته اگر برای غیرانسان رد شده است، برای حیوان است دیگر درست است؟ هوش مصنوعی به انسان نزدیک‌تر است. یعنی هوش مصنوعی توانایی دارد که حیوان ندارد و نمی‌شود با آن مقایسه کرد؛ ولی شاید قابل‌انجام باشد. یعنی خودآگاهی، طبق چیزی که بعضی از فیلسوفان ذهن می‌گویند، حاصل کنش و واکنش‌های نورونی باشد در هوش مصنوعی قابل‌انجام است.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: نه، فعلاً نه. چون ریشۀ هوش مصنوعی به همان کنش و واکنش‌های مشابه کنش و واکنش‌های زیستی است. تمام نورون‌های مغزی ما صفر و یک است. مثل صفر و یک عمل می‌کند. کامپیوتر هم صفر و یک عمل می‌کند. پس هر چه آنجا صفر و یکی باشد، اینجا هم قابل‌انجام است. اگر خودآگاهی هم بتوانیم به صفر و یکی بتوانیم تقلیلش بدهیم، فروکاهش بدهیم، اینجا هم قابل‌انجام است. این را بعضی از فیلسوفان ذهن تأیید کردند و بعضی هم تأیید نکردند.

یعنی اول باید مسئله‌اش در فلسفۀ ذهن حل بشود؛ مگر اینکه دانشمندان جلوتر از فیلسوف‌های ذهن اثبات کنند. بگویند ما از لحاظ امکان عملی اثبات کردیم، حالا شما برو برایش تئوری پیدا کن، فلسفه پیدا کن، مبانی پیدا کن.

خودآگاهی را هنوز نتوانستند؛ ولی باتوجه‌به پیشرفتی که من می‌بینم، ما در هوش مصنوعی چند سال است داریم کار می‌کنیم، این اتفاقی که برای چت جی پی‌تی افتاده، یک اتفاق خیلی انقلابی و انفجاری بود. نتیجۀ تحقیق‌هایش را یک‌باره اعلام کردند. بعید نیست که…

اگر خودآگاهی کنش و واکنش زیستی باشد، نمی‌رسد؟ بعضی از فیلسوفان ذهن و نوروساینتیس‌ها و آن‌هایی که در حوزۀ علوم‌شناختی کار می‌کنند، می‌گویند که خودآگاهی، سلف کانشنس نس هم بحث‌های کنش و واکنش‌های نورونی هست.

نمی‌توانم بگویم آره یا نه.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: نه فیلسوفان ذهن توانستند به این موضوع جواب قطعی بدهند و نه هنوز تکنولوژیست‌ها رسیدند. ممکن است که تکنولوژیست‌ها زودتر برسند به جواب و بگویند که این هم یک سیستم که خودآگاهی دارد؛ حالا شما برو برایش مبانی پیدا کن اما مثل اجتماع نقیضین که محال نیست. هست؟ اگر نباشد پس ممکن است.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: اگر امکان عقلی داشته باشد… اگر محال نباشد، می‌توانند. اگر این‌ها اعلام بشود، در قالب مقاله‌ای به زبان انگلیسی اعلام شود، شاید آن‌ها بتوانند چنین نتیجه‌گیری بکنند و از لحاظ تکنولوژی به آن برسند.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: چون در این بحث، اختلاف‌نظر زیادی میان فیلسوفان ذهن است و اگر یک مبانی فلسفی این‌جوری باشد که متقن هم باشد، بالاخره می‌توانند به آن فکر کنند.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: حالا یک سؤالی اینجا [هست]. بعضی از فیلسوفان ذهن می‌گویند که ذهن و روح یکی هست یا اصلاً به روح اعتقاد ندارند و می‌گویند همه‌اش ذهن است. حالا ما می‌گوییم که ذهن از روح شاید، حالا شما بهتر می‌دانید، جداست. شاید ذهن بتواند به خودآگاهی ذهنی برسد؛ اما آیا واجد روح هم خواهد شد یا نه بستگی دارد به این که روح کاملاً از جنس مادی نباشد. این رو هم می‌شود بحث کرد که آیا هوش مصنوعی، واجد روح هم خواهد شد یا نه؟

ولی اگر روح، ریشۀ مادی داشته باشد، می‌شود داشته باشد. هر چیزی که ریشۀ مادی داشته باشد، هوش مصنوعی می‌تواند به آن برسد؛ چون الان دارند روی پردازنده‌های زیستی کار می‌کنند. به آن می‌گویند وت برین. مغز خیس. مغز خشک داریم و مغز خیس. خشک یعنی در واقع پردازنده‌های خشک، یعنی همان مدارات الکترونیکی، پردازنده‌های خیس یعنی از سلول‌ها و ژن‌های انسانی برای تولید کار کامپیوتری استفاده بشود. دارند رویش کار می‌کنند. اگر به این برسد، تمام چیز‌هایی که در حوزۀ ماده هست، در هوش مصنوعی هم اتفاق خواهد افتاد.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: الان روح جسمانیه الحدوث است؟ اگر حدوثش جسمانی باشد، پس برای هوش مصنوعی می‌تواند اتفاق بیفتد.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: پس هر سه مناسبت به هوش مصنوعی خیلی کمک می‌کند اگر رویش کار کنند.

تاریخچه هوش مصنوعی

یک اشاره‌ای به هوش مصنوعی و پیش‌بینی‌هایی که شده داشته باشیم. در دهه پنجاه میلادی، حدود 70 سال پیش، یعنی خیلی قدمتی هم هوش مصنوعی ندارد؛ این آقای آلن توییک، اتریشی بود، یک آزمونی انجام داد و یک مقاله‌ای نوشت که به نام مقالۀ ماشین محاسبه‌ای و هوشمندی [بود]. بعد از آن در سال 1956، یعنی 6 یا 7 سال بعد، در کنفرانسی به نام دارموس، جان مک کارتی و ماربین می‌نسکی کلمۀ هوش مصنوعی را ابداع کردند. یعنی آزمون توری می‌گوید ماشین محاسبه‌ای، ماشین هوشمند، نمی‌گوید هوش مصنوعی.

آزمون تورینگ

هربر سایمون[2] در دو سال بعدش، پیش‌بینی کرد که کامپیوتر‌ها می‌توانند قهرمان شطرنج را شکست بدهند که اتفاق هم افتاد. آزمون تورینگ را بگویم و بعد وارد آن بشوم. آزمون تورینگ این را می‌گوید که آزمونی است که آیا واقعاً هوش مصنوعی اتفاق می‌افتد یا نمی‌افتد. شما فرض کنید در دو اتاق، یکی‌اش کامپیوتر است که هوش مصنوعی است و یکی‌اش انسان واقعی است. این می‌شود بی و سی هم که می‌شود کامپیوتر. یک فردی، بیرون این دو اتاق قرار دارد که ارزیاب است. این سؤالی به این دو اتاق می‌دهد ولی نمی‌داند که در این دو اتاق، دو کامپیوتر هستند، دو آدم هستند یا یک آدم و یک کامپیوتر و کدام اتاق آدم است و کدام کامپیوتر؟ هیچ‌چیز نمی‌داند.

این سؤال را به این دو اتاق می‌دهد و بعد جواب را می‌گیرد. اگر این آدم ارزیاب نتواند تشخیص بدهد که کدام جواب، جواب انسانی است و کدام جواب، جواب ماشینی است؛ تشخیص نتواند بدهد، اینجا هوش مصنوعی اتفاق بیفتد. می‌توانیم بگوییم ماشینی که در اینجا هست و مثل انسان عمل کرده و ارزیاب نتوانسته تشخیص بدهد، این ماشین هوشمند می‌شود. در 1950 این مدل را ارائه کرد و گفت در 50 سال آینده، یعنی در سال 2000 این اتفاق خواهد افتاد که حالا در سال 2010، الان شما از چت جی پی‌تی و از یک انسان سؤال کنید، واقعاً نمی‌شود تشخیص داد که کدام جواب انسانی و کدام جواب هوش مصنوعی هست.

آزمون تورینگ را چت جی پی‌تی دارد پاس می‌کند. یعنی تأیید شده است. بنابراین ماشین هوشمند اتفاق افتاده است. این [از] آزمون تورینگ اما بعد از آن جان سرل، یک فیلسوف ذهن است که در حوزۀ فلسفۀ هوش مصنوعی هم کار کرد، آمد این آزمون تورینگ را نقد کرد.

گفت فرض کنیم که جواب این دو یکسان باشد و ارزیاب نتواند تشخیص بدهد که کدام انسان است و کدام ماشین است و بگوییم آن کامپیوتر، کامپیوتر هوشمند است؛ ولی دلیل نمی‌شود که آن کامپیوتر، کامپیوتر هوشمندی باشد. چرا؟ چون یک آزمونی درست کرده است به نام آزمون اتاق چینی. این آزمون را توضیح می‌دهم و بعد می‌توانید این دو را با هم ترکیب کنید.

آزمون اتاق چینی

آزمون اتاق چینی می‌گوید که شما یک فردی که زبان چینی بلد نیست. مثلاً ما زبان چینی بلد نیستیم. می‌رود در یک اتاقی و یک کتاب راهنمای زبان چینی کامل و جامع به ما می‌دهند. بعد مثلاً جمله‌ای که به ما دادند، کلمه‌اش این است، جمله‌اش این است، خودمان به زبان فارسی تبدیلش می‌کنیم و بعد جواب آن سؤال را می‌دهیم و دوباره به آن کتابچه و دیکشنری مراجعه می‌کنیم و به زبان چینی تبدیلش می‌کنیم و پاسخ را به بیرون از اتاق می‌دهیم. پاسخ‌هایمان هم درست است.

به نظر شما ما درکی از سؤالات داریم؟ ما هیچ درکی از سؤالات نداریم. ما از چینی هیچ‌چیز نمی‌فهمیم، فقط به زبان خودمان ترجمه‌اش کردیم، دوباره از زبان خودمان به چینی ترجمه کردیم و به بیرون تحویل دادیم و جوابمان هم درست است.

جان سل می‌گوید جوابی که آن ماشین تورینگ می‌دهد، از یک جنس است. آن، درکی از سؤال ندارد. آن، آن قدر داده دارد، نمادین دستش است، داده‌های نمادین دستش است که می‌تواند جواب درست بدهد؛ اما درکی [ندارد]، همان خودآگاهی که شما گفتی. یعنی جان سل اعتقاد دارد که هوش مصنوعی، خودآگاهی ندارد یا آگاهی نسبت به چیزی که از آن پرسیده می‌شود، ندارد. فقط کلمات یک بلک باکس و جعبۀ سیاه است برایش، نمی‌فهمد داخلش چیست. کنار هم قرار دادنش است که [باعث می‌شود] این‌ها را پاسخ دهد. این دیدگاهی است که معتقدین به هوش مصنوعی ضعیف به این قائل هستند که طبق آزمون اتاق چینی، هوش مصنوعی چیزی نمی‌فهمد و فقط خوب، تجزیه‌وتحلیل می‌کند. فقط نماد‌ها را کنار هم می‌گذارد و درکی ندارد.

این هم ادعایی است.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: نمی‌تواند انجام بدهد. می‌گویم، این هم ردیه‌هایی بر آن هست، این آزمون اتاق چینی. چه ارتباطی دارد!

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: برداشت من این است که قدرت هوش مصنوعی، مثل آزمون اتاق چینی است. یعنی بیشتر نماد‌ها را خوب می‌فهمد. به درک نرسیده است و طبیعی هم که نرسیده باشد؛ اما این معلوم نیست که در آینده چه اتفاقی می‌افتد.

شاخه‌های هوش مصنوعی

هوش مصنوعی خیلی توسعه پیدا کرده است و شاخه‌های خیلی زیادی دارد، یکی از شاخه‌ها، داده‌کاوی است. شما داده‌های فرض کنید که، داده‌های این مدرسه را در مورد طلابش به این سیستم می‌دهند. نمراتشان، کارگاه‌هایی که شرکت کردند و دوره‌هایی که گذراندند، سن و همه چیز. بعد آن به الگویی می‌رسد که می‌گوید این افراد تا سطح 4 می‌توانند ادامه بدهند. این آدم‌ها به درد قضاوت می‌خورند، این آدم‌ها به درد تدریس می‌خورند، این آدم‌ها به درد تبلیغ می‌کنند؛ این را می‌تواند بگوید. به این داده‌کاوی می‌گویند. بر اساس داده‌هایی که در فایل‌های اکسل و فایل‌های مختلف وجود دارد می‌تواند تجزیه و تحلیلی بکند و الگو‌هایی ارائه بدهد.

پردازش صوت، یعنی صوت را می‌فهمد. ممکن است به‌صورت نمادین هم بفهمد، مثل اتاق چینی، و این صوت را تبدیل به متن می‌کند. صحبت می‌کنید، حتی تلگرام هم این کار را انجام می‌دهد.

یادگیری ماشین هم که کامل توضیح دادم. متن‌کاوی که این چت جی پی‌تی بیشتر از جنس متن‌کاوی است و در مطالعات اسلامی، متن‌کاوی خیلی پر استفاده است. تکس ماینینگ به آن می‌گویند؛ این هم یعنی متن را بفهمد. مدل‌های زبانی را بفهمد.

رباتیک، پردازش ویدئو داریم، پردازش تصویر، سیستم‌های خودرو و پشتیبان تصویر و وب‌کاوی که یک سایتی را تجزیه‌وتحلیل می‌کند. اینجا اگر سؤالی در مورد این‌ها دارید، و الا رد بشود.

سوالات

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: یعنی تمام چیز‌هایی که انسان با آن سروکار دارد، داده، متن، صوت، تصویر و ویدئو، همه را می‌تواند پردازش کند.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: عواطف را نوروساینتیس‌ها فروکاهش دادند به فعالیت‌های مغزی، مثلاً می‌گویند فلان ناحیۀ مغز که فعال می‌شود، حس خشم است. فلان ناحیه، حس خوشحالی است. حتی می‌گویند اگر آن ناحیه آسیب‌دیده بشود، شخص دیگر هیچ‌وقت نمی‌تواند خشمگین یا خوشحال بشود یا مثلاً افسردگی ناشی از به‌هم‌خوردن هورمون سراتامین و دوپامین است. افزایش هورمون دوپامین باعث افزایش نشاط می‌شود؛ پس حالت‌های عاطفی هم‌ریشهٔ زیستیولوژیکی دارند. پس این قابل‌انتقال به ماشین هم هست.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: زیستی باشد، می‌تواند. هر چیزی که امکان زیستی داشته باشد، می‌تواند. چون صفر و یک است دیگر.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: در مغز شکل می‌گیرند و در مغز جایگاه دارند. طبق نظر ماژولاریتی ذهن، یک جایگاه ویژه برای محبت، یک جایگاه ویژه برای عشق است که اگر آن جایگاه آسیب ببیند، این فرد هیچ‌وقت عاشق نمی‌شود. مثلاً آن قسمت از مغز را آسیب می‌زنند و دیگر نمی‌تواند ابراز محبت کند. پس نشان می‌دهد که ریشۀ زیستی دارد.

ببینید، اینجا هم دارد توضیح می‌دهد. کامپیوتر غیر از صفر و یک چیزی نمی‌فهمد، پس احساس و عاطفه ندارد. می‌گوید انسان هم همین‌طور است. انسان هم صفر و یکی است. پالس‌های الکتریکی در مغز انسان است.

در مبانی فلسفی هوش مصنوعی، این سؤالاتی که شما می‌پرسید، جا برایشان مطرح است. آیا رایانه یا کامپیوتر می‌تواند اعمال هوشمندانه انجام می‌دهد؟ اگر می‌تواند، به همان طریقی که انسان انجام می‌دهد؟ می‌گوییم اگر زیستی باشد، بله به همان طریق یا می‌تواند در آینده به این طریق انجام بدهد. آیا اگر بتواند این کار را انجام بدهد، یعنی لزوماً به این معناست که او واجد ویژگی‌هایی مثل احساسات و تفکر و خودآگاهی است؟ این سؤال سوم هنوز جواب قطعی به آن داده نشده است.

تا اینجا سؤالی در مورد مبانی هوش مصنوعی هست؟

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: ببینید، مبانی ریاضیاتی‌اش، همان که شما گفتید، هم منطق ریاضی است، هم در واقع منطق ریاضی است. زبانش که می‌گویم، همان منطق فازی هم هست که منطق فازی را به منطق صفر و یکی ارسطویی تبدیل می‌کند و حساب و احتمالات هم هست. وقتی می‌خواهند در حوزۀ هوش مصنوعی کار بکنند، می‌گویند شما باید با آمار و احتمال آشنا باشید. این نشان می‌دهد که ریشه‌هایش، آمار و احتمال است. خیلی از مدل‌های زبانی و مدل‌هایی که در روان‌شناسی کار می‌شود، مدل‌های آماری است. مدل‌های آمار و احتمال است. همان که گفتم 80 درصد می‌گوید درست است، حتی ذره‌بین همین‌طور است. یعنی اگر آمار و احتمال را از آن بگیرند، هیچ‌چیز از آن نمی‌ماند.

وقتی اسم آمار و احتمال می‌گوییم، در آن منطق فازی هم هست.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: نه، آن منطق فازی نیست. نگاه کنید، شما هر عددی را در مبنا تغییر کنید. صفر و یک، خیلی هم فرمول ساده‌ای دارد. ربطی به منطق فازی ندارد. منطق فازی، مثلاً به این صورت است که….

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: آن را باید، آن فراتر از مبنای صفر و یک است. مثلاً یک مثال ساده برای منطق فازی بزنم. اگر یک پنکه‌ای داشته باشیم که با منطق صفر و یکی کار کند، یا روشن است یا خاموش. اگر با منطق فازی کار کند، می‌گوید اگر هوا خیلی گرم بود، با این درجه روشن شو، اگر یک مقدار گرم بود با این درجه، اگر هوا یک مقدار خنک بود با این درجه و اگر هوا خیلی سرد بود، باید خاموش کنی. این، رنج می‌دهد. این تشخیص است. سیستم‌های کنترلی جدید، این‌طوری هستند.

تشخیص این که الان هوا چطور است، این خودش انجام می‌دهد. البته این هم باز تقلیل به صفر و یک هست. می‌گوید از این درجه تا این درجه می‌شود…

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: نه، مبنا صفر و یک منطق غیرفازی است و بعد منطق فازی را با منطق صفر و یک شبیه‌سازی می‌کنند. یعنی یک‌لول بالاتر و شبیه‌سازی شده است. اگر می‌خواهیم بگوییم مبنای مبنایش، همان صفر و یک است. یا هست یا نیست. مغز انسان هم صفر و یکی است.

ببینید، این‌طوری است که ما میلیارد‌ها نورون عصبی داریم. هر نورونی، به دن ریپ‌ها، یک سیگنالی از نورون‌های دیگر وارد می‌شود. اگر از یک حد آستانه‌ای این شدت پالس و ولتاژ الکتریکی‌اش بالاتر برود، آن نورون اصطلاحاً شلیک می‌کند. اگر بالاتر نرود، شلیک نمی‌کند. اگر شلیک کند، می‌شود یک و اگر نکند می‌شود صفر.

شلیک کند، در آن پایانه‌های آکسونی‌اش، یک سری هورمون ترشح می‌کند؛ این هورمون‌ها به نورون‌های دیگر می‌خورند، آن‌ها یا شلیک می‌کنند یا شلیک نمی‌کنند. مجموعۀ میلیارد‌ها نورونی که با هم شلیک می‌شوند، یک فعالیت مغزی می‌شود. پس آن هم‌ریشه‌اش صفر و یک است.

کاربرد هوش مصنوعی

اما در مورد هوش مصنوعی و کاربردش در مطالعات اسلامی، خوشبختانه، اقدامات خوبی از سال 97 و 98 دارد انجام می‌شود. همایش‌هایی به نام هوش مصنوعی و علوم اسلامی راه‌اندازی شده است که ان‌شاءالله تداوم پیدا کند.

آزمایشگاه هوش مصنوعی نور

مؤسسۀ کامپیوتری نور را که می‌شناسید، نرم‌افزار‌های کاربردی دارد؛ یک سایتی به نام آزمایشگاه هوش مصنوعی دارد. نمی‌دانم سر زدید یا نه، اِی آی، دات آی‌نور، دات آی آر. این آزمایشگاه هوش مصنوعی که مربوط به مؤسسۀ کامپیوتری نور هست. امکانات جالبی دارد. بعضی از امکاناتش را اینجا می‌بینید. هنوز هوش مصنوعی‌اش خیلی صددرصد قوی نیست؛ اما در حال پیشرفت است.

من چند نمونه‌اش را آوردم. اعراب‌گذاری‌اش. مثلاً انا انزلناه فی لیله القدر را اعراب‌گذاری کرد. بعد اعراب آخرین حرف کلمه مهم است در نحو، آن اعراب را تا 90 درصد درست جواب می‌دهد. این‌طوری هم نیست که این برود و این جمله را در قرآن پیدا کند که اعرابش چیست. این را اعراب‌گذاری می‌کند.

اگر کلمه‌ای غیر از این کلمات مشهور هم بزنید، اعراب را می‌تواند بگوید. با این سیستم‌ها کار کردید؟ استفاده کردید. خیلی هم کار با آن راحت است. یک متنی از سایت ویکی فقه به او دادم و خلاصه کرد. مثلاً، اسلام از ادیان توحیدی و ابراهیمی است. پیام‌آور این دین حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم است که از طریق وحی، کلمات و جملات اضافه را سعی کرده حذف کند. خیلی کاربرد دارد. کتاب و مقاله بدهیم، خلاصه کند برایمان و آن چکیده را بخوانیم. خیلی می‌تواند کاربرد داشته باشد.

در انگلیسی که در این زمینه خیلی پیشرفته است. این، تحلیل‌گر صرفی است. یعنی کلمه را به او می‌دهی و تحلیل صرفی انجام می‌دهد. این، آیه‌یاب است. متن عربی به او می‌دهم، آیه‌های متن را پیدا کرد. خیلی هم سریع جواب می‌دهد. تشخیص زبان می‌تواند بدهد. یک متن عربی دادم و آیه را درست پیدا کرد. جای دیگر، آیه نبوده که پیدا نکرده باشد. حدیث‌یاب است. متن فارسی یا عربی می‌دهی و احادیث را پیدا می‌کند. استخراج کلیدواژه‌ها هم خیلی مهم است. متن به آن می‌دهی و کلیدواژه‌های مهم را می‌گوید. می‌گوید اسلام، اخلاق، ارکان اعتقادی اسلام، توحید، دین و… که کلیدواژه‌هایش است.

این هم موجودیت‌های اسمی فارسی را تشخیص می‌دهد. جمله یا عبارت به آن می‌دهی، ابراهیم، شخص بوده است. حضرت محمد، شخص بوده است و مدینه مکان بوده است. شخص و مکان و… را از هم تفکیک می‌کند. این هم با هوش مصنوعی کار می‌کند.

کاربرد هوش مصنوعی در فقه و حقوق

کاربرد‌هایی هم که در فقه و حقوق دارد، دستیار هوشمند فقیه در استنباط است که یک سایتی به نام نجف اسمش هست، ناصر جامع فقیه، نجف، مخفف ناصر جامع فقیه است. در واقع زیر نظر آقای اعرافی دارد کار می‌کند که در استنباط، دستیار هوشمند فقیه بشود. چون امکان عملی التفات همه‌جانبه دینی در یک‌لحظه را دارد که انسان این قابلیت را ندارد.

ربات قاضی یا دستیار هوشمند قاضی را خواهیم داشت و یک بحثی هم آمده که مقصود حقوقی و کیفری سامانۀ هوشمند چیست؟ آیا مسئولیتی دارند یا ندارند؟ آیا می‌توانیم به‌عنوان قاضی استفاده کنیم یا دستیار است؟

در آموزش علوم اسلامی، آموزش شخصی‌سازی شده، یعنی هر طلبه‌ای وارد این سامانه می‌شود، می‌گوید درس‌هایت را به‌جای ده سال، می‌توانی در هشت سال با این برنامه بخوانی، شما در پنج سال، شما در چهار سال، شما بهتر است در آن حوزۀ تخصصی کار کنی و شما در این کار کنی، یعنی استعداد‌یابی می‌کند. پیش‌بینی وضعیت تحصیلی هم می‌تواند بکند که شما تا سطح چند می‌توانی برسی.

این‌ها چیز‌هایی است که باید پیاده بشود و از لحاظ هوش مصنوعی امکان‌پذیر است.

کاربرد هوش مصنوعی در پژوهش

در پژوهش هم عامل هوشمند مقاله یاب داریم. به آن می‌گوییم که برو چند تا مقالۀ خوب با این ویژگی‌ها، پیدا کن. به‌جای اینکه خودمان سرچ کنیم، می‌گردد و مرتبط با این مقاله‌ها را پیدا می‌کند. می‌تواند مقاله را برای ما خلاصه کند. می‌تواند مقاله را اعتبارسنجی کند. موارد سرقت ادبی را، سرقت ادبی را شما تا حالا چک کردید؟ آتنتیکت را؟ مقالۀ فارسی و انگلیسی به این سیستم‌های هوشمند می‌دهی، به شما می‌گوید که مثلاً این، 25 درصد سرقت ادبی دارد. تا حد 25 درصد هم اشکالی ندارد. می‌گوید که کدام جملات این‌طوری هستند. اگر آن جملات را عوض کنی یا رفرنس بدهی، درست می‌شود. هر مقاله‌ای به مجلات معتبر می‌دهی، لحاظ می‌کند و از حدی بیشتر باشد، به جهت سرقت ادبی رد می‌کند و به تمام مقالات دنیا هم دسترسی دارد.

حالا چت جی پی‌تی که خیلی تکنولوژی پیشرفته‌ای هست وارد می‌شویم. این سؤالاتی که پرسیدم را این‌طور جواب داد که این‌ها را خواندم. سایر سرویس‌های هوش مصنوعی، این هم سایت دیگری است به نام چت جی پی‌تی دات او آر جی، اسلش چت که این جدیدتر از آن ربات تلگرامی است.

کاربردهای گوناگون

یک سایتی هست که در ایران هم هست. اِی آی پی اِی دات آی آر، ایرانی است. تحلیل عواطف انجام می‌دهد. متنی به آن دادیم در مورد مرحله […]، نتیجه اعلام کرد که عواطفش از جنس ناراحتی است. دقتش خیلی بالا نیست؛ ولی حتی درصدش را هم می‌گوید.

یکی از کار‌هایی که در هوش مصنوعی انجام می‌دهند این است که متن می‌دهند و می‌گویند که حس این متن را به ما بگو. عواطف پشت این متن را بگو.

این هم سیستم پردازش تصویر است. تشخیص هویت انجام می‌دهد. من عکس این دو نفر را دادم، تشخیص داد. ولادیمیر پوتین و قاسم سلیمانی. حالا این‌ها چهره‌های مشهوری هستند؛ ولی این آمده و این چهره‌ها را تشخیص داده که هر کدام از این چهره‌ها به کدام اردوگاه نزدیک است. به‌ظاهر کار نزدیک است؛ ولی برنامه‌نویسی‌اش ممکن است شش ماه تا یک سال زمان ببرد و ممکن است هزاران یا میلیون‌ها کد خط باشد. کار ساده‌ای نیست و به‌ظاهر ساده می‌آید. تفکیک هویت می‌دهد. تشخیص هویت‌ها هم استفاده می‌شود برای بحث حجاب و چیز‌های دیگر که می‌بینید.

آسیب شناسی و معرفی کتاب

آسیب‌های هوش مصنوعی

آسیب‌هایی که هوش مصنوعی دارد که ما از این آسیب‌ها نباید غافل بشویم، یکی بدافزار‌های مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی است. یعنی سیستم هوشمندی که سیستم‌های امنیتی را هک و پسورد‌ها را پیدا می‌کند. سلاح‌های مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی داریم، مثل سلاح‌هایی که برای شهید فخری‌زاده استفاده شد که این‌ها توسط هوش مصنوعی استفاده می‌شد نه توسط انسان. پهپاد‌های نظامی که بر اساس حرارت بدن یا چهرۀ فرد، مثلاً یک پهپاد می‌فرستند در منطقۀ کردستان و می‌گویند فلان فرد را پیدا کن و بزن. این، از بالای سر خیلی از آدم‌ها رد می‌شود و تشخیص چهره انجام می‌دهد و فرد موردنظر را پیدا می‌کند و به آن شلیک می‌کند. یعنی کاملاً نقطه زن [است].

چند وقت در فیلم‌های مختلف آمریکایی هم این را نشان می‌دهد که یک موشکی درست کردند که یکی از سران عرب را با آن موشک، دقیقاً روی آن هدف قرار دادند. فناوری خطرناک دیپ‌فیک و اخبار جعلی، یعنی عکسی از شخصی در اینترنت می‌بینی که واقعاً وجود ندارد؛ اما آن قدر طبیعی است… فردا ممکن است عکسی از شخصی در اینترنت نشان بدهد که واقعیت ندارد یا ویدئوهای فیک که از ترامپ درست کرده بودند که جملاتی گفته بود که اصلاً نگفته بود، ولی آن‌قدر طبیعی است که فکر می‌کنی سخنرانی واقعی از افراد مشهور است.

ازبین‌رفتن بسیاری از مشاغل، مشاغل مشاوره‌ای، مشاغل آموزشی، مشاغلی که اصلاً مشاغل ذهنی و مغزی بودند و گفتیم که دایرۀ ماشین به آن نمی‌رسد، این‌ها هم به آن می‌رسد. قاضی، وکیل و… در معرض خطر است.

معرفی کتاب

در انتها هم چند تا کتاب معرفی می‌کنم که کتاب‌های خوبی است. کتاب فلسفۀ هوش مصنوعی آقای دکتر محمود خاتمی که ایشان در زمینۀ فلسفۀ ذهن کار کرده است و کتاب فلسفۀ ذهن دارد. این کتاب هم کتاب خوبی است. کتاب آیندۀ مدیریت در دنیای هوش مصنوعی، بحث مدیریت و بحث هوش مصنوعی هست. مباحث فلسفی هوش مصنوعی توسط دکتر علی‌اکبر ضیائی. هوش مصنوعی و آیندۀ بشریت مال هنری کیسینجیر. اریک اشمیت را که می‌شناسید؟ هنری کیسینجیر فکر می‌کنم وزیر خارجه یا مشاور امنیت ملی سابق آمریکا است. هنری کشمیت جزء مؤسسین شرکت گوگل است و مدتی هم مدیرعامل شرکت گوگل بود. دانیل هوتن لوکر، این‌ها افراد شناخته شده‌ای هستند و مطالبی هم یووال نوح هراری هم دارد که خیلی قابل‌توجه است و باید به آن توجه کرد.

کتاب علم شناخت یا شناخت پژوهی، این، دو جلد کتاب است. اگر کسی علاقه‌مند به این حوزه است، این خیلی عمیقی وارد ریشه‌های هوش مصنوعی و ذهن می‌شود و در واقع در رابطۀ با علوم‌شناختی است. این که خیلی از فعالیت‌های شناختی ما، ریشۀ زیستی دارد. این را کاملاً متوجه می‌شوید که جلد دو‌اش، چهار، پنج فصلش در مورد هوش مصنوعی و فلسفۀ هوش مصنوعی و رباتیک است.

یک کتاب مسئولیت کیفری ربات‌ها داریم. این، ترجمۀ دکتر تقوی، حمیدرضا نقوی [است]. بیشتر آقای حبیب‌الله قاسم‌زاده این کتاب را کار کرده است. دو جلد است. جلد دو‌اش را اینجا آوردم. جلد یک آن بیشتر در مورد مبانی است و جلد دو بیشتر هوش مصنوعی است. یک کتاب‌درسی در حوزۀ علوم‌شناختی است. این هم از معرفی کتاب. اگر سؤالی هست، من در خدمت هستم.

سوالات

سؤال: هوش مصنوعی درک ندارد، ولی انسان درک [دارد] چون درک، از مقولۀ روح است؟

پاسخ: بحثش را کردیم. ممکن است که این ادراک یا پرسپشن، ریشۀ زیستی داشته باشد و اثبات بشود که ادراک دارد، پرسپشن به معنای ادراک، مگر یک ترجمۀ دیگر برایش ارائه بدهیم، می‌توانیم بگوییم که به ادراک هم می‌رسد؛ ولی این بحث خودآگاهی، آخرین سطحش است و هنوز با خودآگاهی اثبات نشده است.

سؤال: [صدا واضح نیست].

 پاسخ: بله، بله. الان اوایلی که شما با این سیستم‌های تبدیل صوت به متن کار می‌کنید، خطا زیاد دارد. کم‌کم لهجه و تن صدای شما را یاد می‌گیرد و خطایش کم‌تر می‌شود. این کار را کردند که صدای ترامپ را مثل صدای خودش، با فرکانس‌های خودش، با حرکات چشم و ابرو و لب و دهانش، حرکات خاصی دارد دیگر، این کار را کردند.

سؤال: در واقع هوش مصنوعی، شبیه‌سازی می‌کند؟

پاسخ: فعلاً شبیه‌سازی است. حالا اینکه شبیه‌سازی چقدر به واقعیت نزدیک است، دارد روزبه‌روز به واقعیت نزدیک‌تر می‌شود.

سؤال: جایگاه ایران در دنیا رتبۀ چند است؟ رتبه دارد، ندارد؟

پاسخ: جایگاه ایران، ببینید خیلی‌ها به سمت هوش مصنوعی به‌ویژه در چند سال اخیر رفتند. قبلاً، کمتر بود. خیلی فاصلۀ زیادی نداریم؛ چون تکنولوژی‌هایی که در آنجا هست، قابل‌استفاده در ایران هم هست. خیلی فاصلۀ زیادی هنوز نداریم؛ چون تکنولوژی‌هایی است که می‌توانیم در غرب برسیم. چون خیلی زیرساخت‌های خاصی نمی‌خواهد که محرمانه باشد. در اختیار ما هم هست.

سؤال: [صدا واضح نیست].

پاسخ: حالا ادراک ولی این، سرچ گوگل نیست و فراتر از آن است. چت جی پی‌تی آمده است و این کار را کرده است. دیده است که نظرات مختلف در مورد خدا هست. این جوابی که داده است را دقت بکنید. بعد می‌گوید که این نظر را بگویم، نظر مخالف هم وجود دارد. نظر مخالف را بگویم، این نظر رد می‌شود. تجمیع می‌کند و در جایی که اختلاف‌نظر دارد، نظر هر دو را می‌گوید. تمام کلمات را می‌تواند تحلیل کند. جوابی که داده، جواب هوشمندانه‌ای است. نه جانب الهیون را گرفته و نه جانب الحادیون را گرفته است. هر دو را گفته است. این جواب از پیش آماده شده‌ای نباشد. سرچ گوگل جواب‌های از پیش آماده شده را به شما نشان می‌دهد. این، جواب از پیش آماده شده نیست. جواب‌های مختلف را دیده است و یک متنی را خودش نوشته است. خودش متن می‌نویسد.

سؤال: یعنی جوری هست که در این اختلاف نظر‌ها، نظر بدهد و نتیجه بگیرد؟

پاسخ: اینکه نه، هنوز وارد این که بگوید این نظر را قبول می‌کنم و این را نه، واردش نشده است. ولی همه را سرچ می‌کند و می‌بیند که چند تا نظر مختلف وجود دارد، جوری جواب می‌دهد که هر دو نظر در آن پوشش داده شود. اینکه بگوید نظر من این است، هنوز به این ادراک نرسیده است.

سؤال: مثلاً وقتی پیش‌فرض کند، وقتی یک متن مقدسی مثل قرآن یا حدیثی به او بدهند، به او بگویند که این اعتقاد درست است یا این اعتقاد، قطعاً اگر پیشرفت کند، این به ضرر ملحدین است قاعدتاً و نتیجه‌اش هم همین باید بشود، اگر درست باشد.

پاسخ: نگاه کنید ما دلیلی که به قرآن اعتقاد داریم به این است که به غیب اعتقاد داریم. او که به غیب اعتقاد ندارد.

سؤال: می‌خواهم بگویم که آن متنی که به او داده می‌شود، با ادله‌ای که هست…

پاسخ: مگر که با استدلال فلسفی، آن می‌شود که فلسفه را به او داد؛ اما دین را نمی‌توان داد؛ چون اعتقاد و باور را نمی‌تواند. مگر اینکه آن را هم صفر و یک نورونی تبدیل کنند.

سؤال: اول می‌آید متن را می‌بیند و درست است که آن نور ایمان را درک نمی‌کند؛ اما این زمینه‌ها که فراهم بشود…

پاسخ: قرآن با یک متن مقالۀ عادی برایش یکی است. قرآن و انجیل برایش یکی است فعلاً. مگر مسلمان‌ها چت جی پی‌تی خاص خودشان را داشته باشند که بگویند که قرآن درست‌تر است. هر جا تناقضی وجود داشت، اولویت با این متن است. این امکان‌پذیر است. این را ریت‌بندی می‌کنند.

ممنون از توجهتان و خسته نباشید.


[1]. یووال نوح هراری (به عبری: יובל נח הררי) (زاده ۲۴ فوریهٔ ۱۹۷۶) روشن‌فکر، تاریخ‌دان، نظریه‌پرداز و پدیدآور اسرائیلی و نیز استاد تاریخ دانشگاه عبری اورشلیم است که سه‌گانه پرفروش انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر، انسان خداگونه: تاریخ مختصر آینده و ۲۱ درس برای قرن ۲۱ را نوشته‌است.

[2]. سیاستمدار، جامعه‌شناس، روانشناس، اقتصاددان و دانشمند اهل آمریکا و استاد دانشگاه کارنگی ملون بود که تحقیقات زیادی بر روی مدیریت، فلسفه علوم، اقتصاد، علوم رایانه‌ای. انجام داد. او یکی از تأثیرگذارترین دانشمندان علوم اجتماعی در قرن بیستم بود. به‌طور خاص، سایمون از پیشگامان حوزه‌های مدرنی از جمله هوش مصنوعی، پردازش اطلاعات، تصمیم‌گیری، حل مسئله، نظریه سازمانی و سامانه‌های پیچیده بود.

فهرست

فهرست

همچنین بخوانید...