بسم الله الرحمن الرحیم
۱. مقدمه و فضیلت طهارت
درس با سلام و صلوات و آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ» آغاز میشود. استاد زمانی فرد بحث این جلسه را به مناسبت ایام میلاد حضرت زهرا (س) به یکی از القاب ایشان، یعنی «طاهره»، اختصاص دادند. طهارت واژهای بسیار گسترده در اسلام است که در آیات و روایات تأکید زیادی بر آن شده است.
2. تقسیمبندی طهارت: ظاهر و باطن
برای مفهومیابی، بررسی آثار و موانع طهارت، ابتدا باید این مفهوم را تقسیمبندی کرد. طهارت به دو بخش کلی تقسیم میشود:
۲.۱. طهارت ظاهریه (پاکیزگی و نظافت)
طهارت ظاهریه عبارت است از پاکیزگی، نظافت و دور بودن از آلودگیها.
اهمیت طهارت ظاهری در اسلام:
- اسلام اهمیت ویژهای به طهارت ظاهری میدهد و مؤمن باید پاکیزه باشد؛ لباسش، بدنش، و همه متعلقاتش.
- پیغمبر اکرم (ص) فرمودند: «اسلام دین نظافته، دین طهارت و پاکیزگی است». هر چیزی که آلودگی بیاورد، اسلام با آن مخالف است و قبول ندارد.
- انسان باید همیشه پاکیزه باشد؛ سر و وضع، لباس و موهایش مرتب و منظم و معطر باشد.
سیره پیامبر اکرم (ص) در نظافت:
- پیغمبر (ص) به طهارت ظاهری بسیار اهمیت میدادند؛ هر بار که میخواستند از منزل بیرون بروند، حتماً خود را در آینه نگاه میکردند و محاسن و موهای سرشان را شانه میکردند تا مرتب باشد.
- ایشان خوشبو بودند و طبق روایات، اکثر هزینههای سبد خانوار پیغمبر اکرم (ص) پول عطر حضرت بود. ایشان به قدری عطر استفاده میکردند که از محلی که عبور میکردند، تا چند دقیقه بعد، بوی عطر ایشان در فضا باقی میماند و مردم متوجه میشدند که حضرت از آنجا عبور کردهاند.
- وقتی حضرت یکی از یاران خود را با موی بلند و آشفته دیدند، به او فرمودند: «یا موهاتو کوتاه کن یا اگر موی سرت بلند هست حتماً مرتب و شانه کرده باشد».
پیامدهای اجتماعی طهارت ظاهری:
- دستورات فراوانی در اسلام نسبت به طهارت لباس و بدن وجود دارد؛ مثلاً حضرت میفرمودند اگر بوی عرق دارید در مسجد شرکت نکنید.
- اگر این دستورات اجرا شود، در مقیاس بزرگ، خیابانها، پارکها و محیط زیست ما دیگر کثیف نخواهد بود.
- تمیزی تابلوی مسلمان است. مسلمانان باید به عنوان پاکیزهترین انسانهای روی کره زمین شناخته شوند؛ چه از جهت لباس و سر و وضع، و چه از جهت شهر و محله و منزل،.
- برخی از بزرگان دین، خواندن کتاب «مکارم الاخلاق» (اثر مرحوم طبرسی) را توصیه میکردند؛ در این کتاب، چندین صفحه در مورد آداب نظافت از سیره رسول اکرم (ص) و اهل بیت (ع) روایت شده است.
۲.۲. طهارت باطنیه (پاکی درون)
طهارت باطنیه مربوط به لایههای درونی وجود انسان است. دو لایه باطنی که واضح و مورد اتفاق هستند، عبارتند از:
الف) طهارت ذهن (خواطر و اندیشه)
- ذهن: لایه اول باطنی ما، ذهن ما و خواطر ماست؛ یعنی آنچه که در ذهن خطور میکند، حتی اگر نخواسته باشد.
- اهمیت پاکی ذهن: طهارت ذهن یعنی اندیشه انسان باید پاک باشد و خواطر منفی نباید وارد ذهن شود. همانگونه که آلودگی جسمانی لباس را کثیف میکند، خواطر منفی ذهن انسان را نجس و آلوده میکند.
- اثر آیه تطهیر: آیه «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»، طهارت مطلقه (طهارت ظاهر و باطن و تمام درون انسان) را میرساند.
- نفی خواطر: در مسیر سیر و سلوک، به پاک کردن ذهن «نفی خواطر» میگویند. یعنی انسان باید به مرحلهای برسد که دیگر خواطر منفی تو ذهن او نیاید.
ب) طهارت قلب (گرایشها و امیال)
- قلب: لایهای که عمیقتر از ذهن است، قلب انسان است.
- اهمیت پاکی قلب: قلب، محل شکلگیری گرایشها، حب و بغضها، میل و علاقه انسان است،.
- انسان باید هم بینشش (ذهن) و هم گرایشش (قلب) پاکیزه باشد.
- طهارت ذهن و قلب: انسان باید ذهنش به مرحلهای برسد که فقط خواطر رحمانی و الهی در آن باشد، و قلبش نیز طاهر باشد.
۳. راهکار طهارت ذهن: کنترل ورودیها (نفی خواطر)
سؤال اصلی این است که چگونه انسان میتواند بر ذهن خود مسلط شود و به حضور قلب در نماز برسد تا خواطر منفی وارد نشوند؟ این ناتوانی در تمرکز ناشی از یک منشأ اساسی است.
۳.۱. کنترل ارتباطات (ورودیهای ذهن)
- منشأ اصلی: منشأ اساسی پراکندگی ذهن، ارتباطات و ورودیهای ذهن است.
- مدیریت ورودیها: ما باید ورودیهای ذهن خود را کنترل کنیم، یعنی رابطهای را که از بیرون در نفس و ذهن ما بازتاب و اثر میگذارد، مدیریت کنیم.
- کشیک نفس: مرحوم علامه حسنزاده آملی (رضوان الله تعالی علیه) میفرمودند: «کشیک نفستون رو بکشید». کشیک یعنی کسی که دم در میایستد و اجازه نمیدهد کسی بدون مجوز وارد شود.
- اهمیت ارتباطات: ارتباطات است که انسان را بالا میبرد یا به زمین میکوبد. ما نباید به هر چیزی اجازه ارتباط دهیم، بلکه باید با خوبها و چیزهای مثبت ارتباط برقرار کنیم،.
- آثار عدم مدیریت: اگر ورودیهای ذهن رها باشد (چه در فضای حقیقی و چه مجازی)، هر کسی اثری بر ما میگذارد و این آثار مدیریت نشده در هم میریزند. در نتیجه، در نماز از یک سو خواسته قلبی حضور است، اما از سوی دیگر آثار منفی ارتباطات قویتر هستند و حواس پرت میشود.
۳.۲. مدیریت زبان و سکوت (مهمترین ورودی)
اسلام بر این مسئله بسیار تأکید کرده است که ما با کسانی ارتباط برقرار کنیم که از ما بهتر باشند. یکی از مهمترین ورودیهایی که از طریق اندامهای حسی شکل میگیرد، حرف زدن است.
اهمیت سکوت:
- اسلام بر سکوت تأکید زیادی دارد. حکیمانه میگویند: «اِن کان کلامُک مِن فضّه، فَسُکوتُک مِن ذَهَب» (اگر سخن گفتن تو نقره باشد، سکوت تو طلاست).
- در بنیاسرائیل، اگر کسی میخواست به مراحل بالای اخلاقی برسد، بیست سال روی زبانش کار میکرد.
- نمیتوان از یک زبان رها، توقع ذهن پاکی داشت.
پیامد تکثیر کلام (زیاد حرف زدن):
- اصحاب پیامبر (ص) عرض کردند که وقتی در محضر شما هستیم، احساس نشاط معنوی داریم، اما وقتی به خانه میرویم و مشغول کار میشویم، آن حال خوش از بین میرود.
- پیامبر (ص) در پاسخ فرمودند: «لَولا تَکثِیرُ فی کَلامِکُم، و تَمرِیجُ فی قُلُوبِکُم… لَما سَمِعتُم…» (اگر زیاد حرف نمیزدید و قلبهایتان به هم نمیریخت، درهای ملکوت به سوی شما باز میشد).
- حضرت علامه طباطبایی (ره) در مهمانی، به قبله نشسته بودند و مشغول ذکر بودند و فقط وقتی سؤالی پرسیده شد، پاسخ دادند و دوباره ساکت شدند و به ذکر ادامه دادند.
- خداوند در حدیث معراج به پیامبر (ص) فرمود: «یا احمد، اِنَّ الصَّمتَ بابٌ مِن اَبوابِ الحِکمَة» (سکوت دری از درهای حکمت است).
خطر زبان برای نفس:
- زبان بدترین ورودی است. در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: «اَللِّسانُ جِرمُهُ صَغِیرٌ وَ جُرمُهُ کَبِیرٌ» (حجمش بسیار کوچک، اما پیامدهایش عجیب و غریب است)،.
- حتی صحبتهای معمولی که به آنها «مالا یَعنی» (آنچه فایدهای ندارد) گفته میشود (حرام نیست، اما فایدهای هم ندارد)، ضرر دارد.
- مرحوم آخوند ملا حسین قلی همدانی (سرسلسله عرفان)، در نامهای به شاگردی که از کار نکردن ذکرهایش گله کرده بود، فرمود: «با کدام زبان ذکر میگویی؟ با زبانی که از طریق آن خنجرهایی به نفست وارد شده و نفست را خراب کرده؟».
- برای اثرگذاری ذکر، باید ابتدا زبان را درست و پاک کرد.
۳.۳. نتیجه کنترل زبان
با درست شدن ذهن و تبدیل شدن آن به یک ذهن پاک و صالح، در نماز حضور قلب کامل ایجاد میشود و غیر خدا در ذهن نمیآید.
امیرالمؤمنین علی (ع) در نهجالبلاغه فرمودند: «لا یَستَقِیمُ إیمانُ عَبدٍ حَتَّی یَستَقِیمَ قَلبُهُ وَ لا یَستَقِیمُ قَلبُهُ حَتَّی یَستَقِیمُ لِسانُهُ» (ایمان بنده استوار نمیشود مگر با استواری قلبش، و قلب استوار نمیشود مگر با استواری زبانش).
بخش عمده ورودیها و ارتباطات ذهن از طریق زبان است. اگر زبان مدیریت شود، حدود ۸۰ درصد خواطر منفی برطرف میشوند.
کنترل زبان تمرین خودمسلطی (تسلط بر خود) است.
کنترل زبان، نقطه آغازین کنترل دیگر ارتباطات (مانند همنشین، دوست، کتاب مورد مطالعه، و کانالهای فضای مجازی) است.




