بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
الحمدلله ربّ العالمین، و صلّی الله علی محمّدٍ و آله الطاهرین.
خداوند تبارک و تعالی در پایان سورهی مبارکهی یوسف، از زبان پیامبر خویش، مسئلهی شناخت، فهم، بصیرت و درک عمیق اهداف بلند دین را برای پیروان مطرح میفرماید:
«قُلْ هَٰذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی».
از همین رو، مسئلهی بصیرت دینی و شناخت هدفمند، بهویژه برای نهاد روحانیت، یکی از مسائل بنیادین روزگار ماست.
۱. مسئلهی هویت طلبگی
یکی از چالشهای اساسی در نظام روحانیت، بهویژه در دهههای پس از انقلاب اسلامی، مسئلهی هویت طلبگی است.
هویت طلبگی مفهومی مرکب و چندبُعدی است؛ ترکیبی از عناصر شخصیتی، روانشناختی، اخلاقی، اجتماعی و حتی سیاسی.
طلبه باید به این پرسشها پاسخ دهد:
روحانیت چه نهادی است؟
دغدغهی اصلی این نهاد چیست؟
منِ طلبه چه پیوندی با این نهاد دارم؟
چیستی و چرایی حضور من در این مجموعه چیست؟
پاسخ به این پرسشها همان چیزی است که شناسنامهی معنوی و اجتماعی او را شکل میدهد؛ یعنی «هویت طلبگی».
۲. درونیسازی پدیدهی طلبگی
یکی از مراحل مهم در شکلگیری هویت، درونیسازی طلبگی است.
یعنی آنکه فرد نه تنها به ظاهر طلبه باشد، بلکه در عمق جان، با منش و معنا و مسئولیت روحانیت احساس همراهی و همذاتپنداری کند.
طلبگی صرفاً پوشیدن لباس نیست؛
بلکه پذیرش یک رسالت تاریخی و اجتماعی است که از فهم صحیح دین تا اقامهی عملی آن امتداد دارد.
۳. دغدغهی تاریخی حضور
از زمانی که در عصر غیبت صغری، مسئولیت هدایت جامعه بر دوش نهاد علم و عالم دینی نهاده شد، نهاد روحانیت با یک دغدغهی دائمی روبهرو گردید:
دغدغهی حضور.
اینکه حضور دین در جامعه باید چگونه باشد؟
و به تبع آن، حضور روحانیت در عرصهی اجتماعی چه صورتی باید پیدا کند؟
اگر دین را اقلی تعریف کنیم، هویت روحانیت نیز اقلی خواهد شد.
اما اگر دین را حداکثری و همهجانبه بدانیم، هویت روحانیت نیز هویتی گسترده و اجتماعی مییابد.
۴. تنوع در تعریف روحانیت
گاهی در حوزههای علمیه با تکثر تعاریف از روحانیت مواجه میشویم.
این امر ریشه در اختلاف مبانی فکری دارد.
اما نباید چنین پنداشت که هر کس مجاز است روحانیت را به دلخواه خود تعریف کند.
برای تعریف روحانیت، شاخصها و معیارهایی روشن وجود دارد؛
زیرا روحانیت نهادی است برای هدایت دینی جامعه، و این مأموریت اقتضا دارد که تعریف آن نیز بر اساس مبانی صحیح دینی استوار باشد.
۵. روحانیت و انقلاب اسلامی
دوران ما، دوران انقلاب اسلامی است.
انقلابی که بر پایهی تفسیری حداکثری از دین شکل گرفت و امام خمینی(ره) در آثار خود ـ از جمله کشفالاسرار ـ به روشنی جایگاه و رسالت روحانیت را در آن تبیین فرمودند.
امروز هر کس، خواه موافق، خواه منتقد و حتی بیموضع، در نسبت با انقلاب اسلامی، در حال تعریف هویت خویش بهعنوان روحانی است.
بیموضعی، خود موضعی است.
و این موضع، در تکوین هویت طلبگی تأثیر بنیادین دارد.
۶. آیهی محور هویت روحانیت
آیهی شریفهی
«فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»
سه بُعد بنیادین برای نهاد روحانیت ترسیم میکند:
۱. فهم کارشناسانهی دین
۲. تبلیغ و ترویج کارشناسانهی دین
۳. اجرای کارشناسانهی دین در جامعه
و این سه بُعد، ساختار هویت روحانیت را شکل میدهند.
۷. عصر اقامهی دین
عصر ما، عصر اقامهی دین است.
روحانیت در این عصر باید در سه سطح یادشده، نقشآفرین باشد؛
نه صرفاً در تبیین و تبلیغ، بلکه در تحقق و اجرای دین در زندگی اجتماعی انسانها.
کارهای فراوانی در مسیر اقامهی دین بر زمین مانده است،
و پرداختن به فرعیات، ناشی از گمگشتگی هویتی یا اضطرارهای اقتصادی است.
روحانیت باید با بازگشت به اصول و مأموریتهای خویش،
اولویتهای واقعی را بازشناسد و به آنها بپردازد.
۸. جمعبندی
هویت طلبگی، نتیجهی فهم عمیق رسالت روحانیت در عصر انقلاب اسلامی است.
هر طلبهای باید جایگاه خویش را در این مسیر روشن کند؛
زیرا روحانیت نه صرفاً شغلی اجتماعی، بلکه تعهدی الهی و رسالتی تاریخی است.