نقشه راه پژوهشگر (هفتخوان تند پژوهی)

00:00
00:00
  • عنوان جلسه: ‌نقشه راه پژوهشگر (هفتخوان تند پژوهی) 00:00
توسط: حجة الاسلام احمد میرزایی

مقدمه

این جلسه را  با نام و یاد خدا آغاز می کنیم ان شاء الله به کیفیت مورد رضای خدا در این جلسه حاضر باشیم. ما گاهی جلساتی را عمر میگذاریم و می رویم و می آییم ولی خروجی خاصی ندارد؛ اما گاهی خدا در آن برکت می گذارد و می توانیم کمال استفاده را از آن داشته باشیم.

اگر کسی در این جلسه حاضر شده است تا پژوهشگر شود سخت در اشتباه است و اگر کسی در دوره اصلی شرکت کرده است که پژوهشگر شود باز هم در اشتباه است؛ آنچه که برای پژوهشگر شدن نیاز است دوره نیاز ندارد و اگر کسی این حرف را زد نباید حرفش را باور کرد. اگر کسی بتواند جواب سؤالات خود را درباره مسائل مختلف پیدا کند، جوابش فقط یک کلمه است.

دوره ها فقط می توانند تسهیل­گر خوبی باشند. اما اگر آن یک کلمه نباشد، دوره های بلند مدت و کوتاه مدت نیز کمکی نخواهند کرد. اگر واژه خواستن را به این معنا در نظر  بگیریم که طرف واقعا می خواهد، می تواند پژوهشگر شود. اما ما در کنار این، چیز های زیاد دیگری را نیز می خواهیم.

استادی داشتیم که می گفت برای مسئله تعارض و تزاحم این مثال را بزنید: در بین طلبه ها اگر بین درس و مسئله ای تزاحم شود ابتدا درس را ساقط می کنند.

مسئله ما نیز همینطور است؛ همه چیز را به پژوهش اولویت می دهیم و این باعث می شود که چند سال پایان نامه سطح سه اشخاص طول بکشد. وقتی هم از آن شخص می پرسید مشکل چیست؟ می گوید نمی دانم

چه بنویسم؛ اما گاهی طلبه ای را می بینیم که با علاقه و خواستن یک پژوهشگر موفق شده است.

لوازم و آثار کار پژوهشی

لازمه های کار پژوهشی

شما وقتی برای درسی کلاس می روید معمولا بین ۱۲۰ تا ۱۸۰ جلسه کلاس می روید. در کنار آن مباحثه می روید و مطالعه می کنید. اما اگر از افراد بپرسید اگر غیر از این کلاس، کار دیگری می کردید مثلا فلان سر فصل قرآنی را کار می کردید چقد پیشرفت می کردید؟ ممکن است جواب دهند که اجبار بود و مجبور بودیم شرکت کنیم چون برنامه مدرسه بود و باید شرکت می کردیم.

اما بعضی مسائل که خلاف برنامه متعارف است اگر قرار داده شود تازه حساسیت های ما فعال می شود که این مسئله بدرد ما می خورد یا خیر.

اگر از من بپرسید که اجتهاد یعنی چه من به شما می گویم یعنی پژوهش.

اگر کسی بعد از خواندن فقه و اصول نتواند جواب به سؤالات فقهی شما بدهد بعد از تحقیق و تفحص جوابی بدهد، این هیچ فایده ای ندارد و نمی توان به او مجتهد گفت.

در مسیر پژوهش لازمه هایی وجود دارد که عبارت اند از:

خواستن، همت و جدیت؛ مثلا اگر بخواهید درسی را گوش دهید کاری ندارد چند صوت را گوش دهید. بنابراین زمان زیادی از شما نمی گیرد.

اگر کسی برای درسی وقت بگذارد ۱۵ روز مفید وقت بگذارد می تواند آن درس را تمام صوت هایش را گوش دهد.

اما یک مسئله را حل کردن مثل یک کلاس نیست بلکه خیلی درگیری دارد. در ضمن همان کلاس هم اگر بخواهید درست کلاس بروید باید قبل و بعدش کار هایی را انجام دهید. همچنین بهترین روش تدریس، تدریس پژوهش محور است؛ استادی داشتیم که می گفت شما آقای نائینی، شما آقا ضیاء و شما فلان عالم را ببینید در این مطللب چه چیزی گفته است.

شما تولید خاصی در علمی ترویجی ندارید؛ بلکه حرف های دیگران را جمع می کنید و یک مقاله ای می نویسید. آخر کلاس کفایه گویا شخص یک دوره درس خارج رفته بود. اگر کسی روش پژوهش را بلد بود خیلی بهتر می توانست کار بکند و بازدهی کارش هم بیشتر می شد.پس کسی اگر برای درک ضرورت پژوهش آمده است اشتباه آمده است. اینجا می خواهیم مانع ذهنی ای که برای افراد پدید آمده است را برداریم و آن عبارت است از اینکه واژه نمی شود را به می شود تبدیل کنیم.

یک مدتی خدمت جناب استاد خسرو پناه رفته بودم از ایشان پرسیدم پژوهشی دارم آیا ممکن است راهنمایی ام کنید؟ ایشان در یکی از جلسات گفتند بعضی هستند که تز شان این است که می گویند اول درس هایت را خوب بخوان و بعد برو سراغ پژوهش. این را من تجربه کرده ام که هیچ یک از این ها پژوهشگر نمی شوند؛ اما برخی دیگر هستند که در کنار خواندن هر درس به هر سؤال کوچکی که در ذهن شان می رسد نسبت به آن درس بها داده و به سراغ حل آن می روند.

من دو بحث کلیدی دارم:

مسئله سر این است بعضی از افراد در مسئله پژوهش دچار چالش اند یعنی اگر سؤال دینی ای از آنها بپرسید نمی توانند جواب درستی بدهند اگر هم زمانی بگذارند نمی توانند جواب لازم را بدهند؛ کیفیت نه چندان خروجی با گذر زمان زیاد ندارند.

اگر از آنها بپرسید که وقتی ملک می آیند و می پرسند عمرت را در چه راهی گذراندی؟ اگر این کار را نمی کردی چه کاری روی زمین می ماند؟، گمان نمی کنم که بتوانند جوابی داشته باشند زیرا وقت زیادی را صرف کرده اند ولی خروجی کم دارند؛ مثلا در جریان مهسا امینی اگر الان خروجی بدهید دیگر مسئله تمام شده است و پژوهش شما فایده ای ندارد؛ گاهی افراد اذیت می شوند و هزینه های مالی افراد را اذیت می کند؛ یا روی به تقلب می آورند.

اگر در گوگل سرچ کنید که چرا تقلب می کنید؟ می گوید: چرا باید اینهمه وقت بگذرید و از خودتان مقاله بنویسید؟ وقتی می توانید پول بدهید که دیگران برای تان مقاله و پایان نامه بنویسند، چرا این وقت را برای کار دیگری نمی گذارید؟

 گذشته از اینها، بعد از مدت ها که می خواهید مسئله ای را حل کنید، این درس خواندن هیچوقت به حل مسئله نمی انجامد.

عوامل و موانع سرعت و کیفیت پژوهش

۱. نابلدی

اینکه طرف نمی داند باید چکار کند. خود بنده از ابتدا ذوق پژوهش داشتم و همین باعث شده بود که مقاله بعد از مقاله بنویسم. الان شاید بالغ بعد از دویست مقاله دارم که می توانم با پیگیری به عنوان مقاله علمی پژوهشی چاپ اش کنم.

دوستی داشتم که از ابتدا با هم بودیم، ایشان پایان نامه ارشدش مانده بود و از من راهنمایی خواست؛ من نیز به او گفتم فلان کار را بکن. او می رفت و دو هفته بعد می آمد می گفت من نمی توانم این کار را بکنم. مداوم همین کار تکرار می شد تا آذر ۹۹ که ایشان بالأخره گفتند که من دیگر خسته شدم بیا این را تمام کنیم و کار را جمع کنیم. من گفتم کاری حاضرم برایت انجام دهم اگر روزی سه ساعت وقت گذاشتی بنده یک ساعت جلسه آنلاین برایت می گذارم؛ ایشان رفت و کارها را انجام داد و مداوم سؤال می کرد که خب بعدش چه؟ مشکلش این بود که مراحل را نمی دانست. خلاصه ما دو ماه و نیمه پایان نامه اش را به اتمام رساندیم. آنجا فهمیدم که مشکل ایشان نابلدی در نوشتن پایان نامه است.

بنده مفصل کتب روش تحقیق و پژوهشی که در بازار بود را بررسی کردم و یک مجموعه با تجربیات خودم قاطی کردم و دوره تند پژوهی را تولید کردم. سپس فایل ها را کلی مسائل دیگری به آن اضافه کردم که چیز جدیدی تولید شد. در کتاب ها و دوره ها خیلی چیز ها را می گویند اما در عمل نتیجه نمی دهد.

۲. عدم تخصص در رشته مورد نظر

در دنیای پژوهش ابزار های مختلفی وجود دارد که سرعت پژوهش را فوق العاده بالا می برد؛ مثل چت جی پی تی؛ بالغ بر ۱۶۰ ابزار مختلف وجود دارد که می‌توان از آنها بهره برد. خروجی ای که چت جی پی تی دارد کیفیت یک مقاله علمی ترویجی رسمی را نیز ندارد بگذریم از ای آی سنج ها که الان خیلی از سامانه ها مجهز شده اند به ای آی سنج. که این یا توسط هوش مصنوعی یا انسان تولید شده است که نوع جمله بندی ها را تشخیص می دهد.

اگر کسی با چت جی پی تی کار کرده باشد می فهمد که ۹۰ درصد آدرس هایی که می دهد اصلا وجود خارجی ندارد یا به عنوان مثال بسیاری از بدیهیات را نمی داند. من یادم است اولین باری که با چت جی پی تی آشنا شدم یکی از دوستانم گفت که این هوش مصنوعی هست که می تواند کمک کند. بنده در باب فلسفه سؤالاتی پرسیدم  از این هوش مصنوعی ولی بعد از آن فهمیدم که جواب ها خیلی پرت است؛ پس این ابزار را کنار گذاشتم و بعد از دو ماه یکی از نخبگان رشته حقوق به بنده گفت احساس پوچی می کنم زیرا اگر وقتی  که برای این ۲۳ مقاله نوشتم اگر با کمک هوش مصنوعی می نوشتم خیلی وقت کمتری از من گرفته می شد. آنجا فهمیدم که من اشتباه می کردم و می شد که از این چت بیشتر استفاده کرد. اما باید این را در نظر داشت که مدل استفاده از چت جی پی تی دستیار فکری است به این نحو که باید فکر کنید آدم احمقی کنار شما نشسته است و ۳۰ درصد حرف هایش درست است و ما بقی غلط.

مثلا فرض کنید که یک استاد حوزه درجه یک کنار شما بنشیند و بنا باشد که راهنمایی کند اما از سیستم کار شما سر در نیاورد. شما که نمره تان ۱۶ است با راهنمایی این استاد نمره ات ۱۸ می شود. بنابراین با هوش مصنوعی نمی توان همه مقاله را نوشت بلکه هرچقد تخصص فرد در آن زمینه بیشتر باشد بهتر می تواند استفاده کند.

۳. تفکر

یعنی شخص حوصله فکر کردن ندارد و به خودش زحمت نمی دهد. این یک چالش بسیار شایع بین افراد است.

۴. عدم مهارت

 شخص ورزیده نشده است و چون تکرار و تمرین نداشته است به جایی نمی رسد؛ ما برای تک تک این قسمت ها برنامه ای ریخته ایم و این مشکلات را حل کرده ایم و مسیر راه را برای پژوهشگر در ۴۰ اقدام خلاصه کرده ایم؛ مثلا اگر کسی میخواهد موضوع پژوهشی انجام دهد باید این ۸ کار را انجام دهد. معمولا وقتی به استاد مراجعه می کنند، استاد موضوعی ارائه می دهد که شخص هیچ علاقه ای به انجام آن ندارد و تا می نشیند تا کار کند، خسته می شود. بنابراین باید موضوعی را انتخاب کرد که به آن علاقه داشت و متناسب با توانایی شخص باشد. ما در این ۸ فرایند آموزش داده ایم که چطور می توان به موضوع در حد توان خود رسید. گاهی به موضوع می رسد ولی به بحث های آن مسلط نیست و برای نوشتن پروپزال به مشکل می خورد.

چهار قدم اول برای همین مسائل موضوع یابی و نوشتن پروپزال است.

قدم های بعدی درباره مسئله یابی است. ما بررسی کردیم دیدیم چالش های افراد معمولا مشترک است و ما روی ۳۰۰ نفر تحقیق کردیم و دیدیم اشکالات منبع یابی معمولا این موارد است که همه به این ۱۳ تا اشکال می خورند. به عنوان مثال شخص می گوید من هرچه انتخاب میکنم مرتبط با موضوع خودم هست و کی برود اینهمه کتاب را بخواند؟

من میگویم در ۹۹ درصد موارد که شخص می گوید این مسئله منبع ندارد، در واقع منبع دارد ولی آن شخص بلد نیست که به منابع برسد. شخصی بود دو سال روی منابع کار کرده بود ولی منبع پیدا نکرده بود. ما به او آموختیم  که چگونه منبع یابی کند و با این روش به راحتی توانست منبع مورد نیازش را پیدا کند. مشکل این بود که منبع یابی اصولی انجام نداده بود؛ دوستان معمولا تا اقدام ۲۶ که می روند کار پیش نویس اوّلیه شان تمام می شود و کار را به استاد  ارائه می دهند تا اصلاحات بعدی روی آن صورت گیرد.

برای تفکر باید کارهای دیگری را انجام داد. برای پژوهشگر شدن باید تفکر خود و زندگی مان را تغییر دهیم تا بتوانیم پژوهشگر خوبی باشیم. اگر به اساتید پژوهشگر تان دقت کنید، متوجّه خواهید شد که جنس متفاوتی از زندگی دارند. مثلا شخصی که تمرکز ندارد و سرش را بسیار شلوغ کرده است نمی تواند پژوهش کند و باید قید پژوهش را بزند. چنین شخصی شاید مدرس موفّقی شود ولی پژوهشگر نمی شود.

چنین شخصی اگر شش لایحه فهم داشته باشیم که عبارتند از بخاطر سپردن، فهمیدن، به کار بستن تجزیه تحلیل، نقد، خلاقیت و نوآوری؛ ایشان فقط دو تا لایه اول را انجام می دهد. یعنی فقط می خواند و می فهمد ولی نمی تواند به کار ببندد و تجزیه تحلیل کند و نقد کند و خلاقیت داشته باشد. کسی که بخواهد پژوهشگر باشد فقط به این نیست که چند تکنیک یاد بگیرد بلکه باید سبک زندگی اش پژوهشی باشد. مثلا پژوهشگر باید تمام مسیرش ابهام باشد و دنبال رفع ابهام ها باشد و دنبال حل کردن مسائل مختلف در زندگی اش باشد.

حال کدام استاد می تواند این مشکل را برای ما حل کند؟ تنها کسی که می تواند به ما کمک کند خودمان هستیم. فکر نکنید که یا در هر پژوهشی اول باید یاد گیرنده بود، سپس این یادگیری عمیق تر می شود به خلاقیت و نقد که برسد می شوید پژوهشگر حرفه ای؛ به تجزیه تحلیل که برسید می شوید پژوهشگر سطح متوسط؛ به به کاربستن و فهمیدن که برسید می شوید پژوهشگر ضعیف.

مسئله سوم مسئله ابزار هاست. به نظر من اگر کسی از هوش مصنوعی درست استفاده کند، کم کم قوه تفکرش قوی تر می شود اما افراد معمولا بر عکس اند یعنی به همان چیزی که هوش مصنوعی ارائه می دهد قناعت می کنند.

اما اگر اینگونه باشد که شما کارتان را انجام دهید و کسی کنار شما بنشیند و دائم به شما بگوید چرا به چنین چیزی نمی پردازی؟ چرا چنین کاری را نمی کنی؟ این هم مناسب هست، اگر چنین کسی پیش تان باشد بهتر می توانید پژوهش و تحقق کنید. هرچند که این شخص احمق است ولی قوه تفکر و تجزیه تحلیل اش بالاست و خیلی می تواند برای تان آورده داشته باشد.

من سریعتر یک نمونه اجرایی را برای تان می آورم تا با سبک آن آشنا شوید.

 خان هایی که توضیح دادیم را به عنوان نمونه برای تان آورده ایم. مثلا برای منبع یابی چند تکنیک برایتان آورده ایم؛ یکی از موارد چت جی پی تی است که تحریم است و ما راه های ورود به آن و استفاده از آن را برایتان آورده ایم.

اگر کسی نمیخواهد وقت بزارد و کار کند در این برنامه نیاید. زیرا اینطور فایده ندارد. هرموقع به این نتیجه رسیدید که این مسئله مهم است و باید برایش وقت بگذارم بیایید و کار کنید. کسی که بدون بلد بودن روش شروع می کند به پژوهش، مثل کسی است که یک دفعه شروع کند به وزنه سنگین زدن؛ در این حالت طبیعتا نیمتواند به خوبی کار را انجام دهد و برایش سخت است. افرادی هستند که سال ها درس خارج رفته اند و بعد از آن برایش فایده ای پیدا نکرده اند.

اول جلسه گفتم که آموزش زیاد مهم نیست بلکه خواستن مهم است. خیلی افراد هستند که حتما باید موقع پایان نامه شان برسد و سرشان به سنگ بخورد تا به فکر یادگرفتن پژوهش بیفتند. اگر هم کار پژوهشی را بردارید بسیار برایتان سنگین خواهد شد. یکی از علت هایی که سخنرانی اینجا را قبول کردم این است که سطح شما در حدی هست که هنوز به پایان نامه نرسیده اید که وقتی برای از دست  دادن نداشته باشید و این باعث می شود که برای یادگرفتن پژوهش به اندازه کافی وقت بگذارید.

این فایل ها را بنده تقدیم تان می کنم کسی که همت نکند این فایل ها را گوش کند قطعا همت ندارد که در کلاس ها نیز شرکت کند.

اولین مرحله این است که باید درد ها را بنویسید سپس باید ریشه یابی کنید که چرا این اتفاق افتاده است و چرا این چالش ها به وجود آمده است؟ مثلا بگوید چرا در حوزه اقتصاد دچار چالش هستم؟ چرا با خانومم رابطه خوبی ندارم؟ و..

بعد از ریشه یابی مشکل اصلی باید ریشه مشکل هایی که با این مسئله ارتباط دارند را ریشه یابی کنید. پس با سطح درگیر نشوید باید با ریشه ها درگیر شوید.

مثلا علت اینکه حوصله کار کردن ندارد انگیزه نداشتن است و علت انگیزه نداشتن هدف نداشتن است.

بنابراین اول باید ریشه یابی کرد. بعد از این مرحله باید ظرفیت سنجی کرد. مثلا در این تحصیل من کجای علوم اسلام می تواند این مسائل را حل کند؟ اگر نمی تواند حل کند این دینی که انتخاب کرده ایم به درد نمی خورد و اگر می تواند باید دید چطور می تواند حل کند.

سپس این مسئله را باید به یک موضوع برایش بنویسیم و به این موارد دقت کنیم که آیا در این مسئله قبلا کار شده است یا خیر و…

داخل پرانتز این را بگویم که برای مسائل اجتماعی به راحتی این مسئله قابل بررسی است. مثلا رهبری درباره اجتماع چالش هایی را می گویند و این دغدغه را ایجاد می کنند که شخص به دنبال حل آن برود. مثلا برای انتخاب درد و مسئله یک پیشنهاد بدهید. حجاب؟ انگیزه برای تحصیل؟ صنعت خودروی ناکارآمد؟

بیایید کار را شروع کنیم: من یک پژوهشگر علوم اسلامی هستم و به دنبال یافتن موضوعی برای پایان نامه ارشد هستم.(البته از چت جی پی تی ۴ اگر استفاده کنید دقیق تر است ولی ۳ هم سرعت خوبی دارد و میتوانید استفاده کنید.) یکی از دغدغه های کلیدی من مسئله عدم کیفیت صنعت خودرو در کشور ماست. بر این اساس به دنبال یافتن ریشه های این مسئله هستم؛ لطفا ده ریشه و علت ناکارآمدی و ضعف صنعت خودرو را بیان کن. لطفا ده مورد دیگر غیر از اینها فهرست کن.(فساد و فشار های نامشروع را هم آورد.)

مسئله فساد و فشار های نامشروع یکی از مسائل احتمالی مهم فساد در صنعت خودرو کشور ماست؛ لطفا ده مورد از علت ها و ریشه های این مسئله را برایم فهرست کن.

یکی از مسائل پژوهش روش مطالعه است؛ پنج روش مطالعاتی داریم که هرکدام چند لایه دارد و باید بدانیم که مثلا این کتاب را باید از اول اش بخوانم یا فقط فهرست اش را بخوانم؟

یکی از مواردی که آورد کمبود شفافیت است؛ حالا ده ریشه از کمبود شفافیت را در این چت سؤال می کنیم. که ریشه ها را برایمان فهرست می کند. یکی از این ریشه ها تداخل منافع است و درباره همین مسئله هم ریشه های تداخل منافع را سؤال می کنیم. حالا می نویسم من یک پژوهشگر علوم اسلامی هستم و به دنبال حل این مسئله هستم. از طرفی یک موضوعی به من بده که به روش های حل تداخل منافع مربوط باشد و از طرفی مرتبط با علوم اسلامی باشد.

یکی از مهم ترین فواید این چت جی پی تی این است که باعث می شود ذهن شخص باز شود و به مسائل مختلف فکر کند. مثلا ممکن است موضوع بیستم اش را با موضوع دیگری ترکیب کنم و به یک مسئله خوب برسم.

افرادی که به ما مراجعه می کردند معمولا خیلی وقت ما را می گرفتند و از زمانی که این چت آمد، کار خیلی راحت تر شد و فقط مواردی که نیاز به یک تخصص زیادی داشت را باید به افراد واقعی مشورت می کردند. مثلا در بحث رابطه آزادی و لذت ساختار پیچیده ای نیاز است و ممکن است چت جی پی تی نتواند برای آن موضوعات و مسائل ارائه دهد.

اگر شما مستقیماً بگویید موضوع پایان نامه ارائه بده، جوابی نمی گرفتید اما نحوه سؤال من باعث شد که به یک پاسخ مناسب برسم. پس اگر بخواهید از چت استفاده کنید دو تا چیز مهم است: یکی اینکه باید هوش مصنوعی را بشناسید و دیگری این که باید فرایند ها را بشناسید.

مثلا شخص روش اش اشکال نداشته است ولی چون به فرایند انتخاب موضوع احاطه نداشته است، نتوانسته است مشکل را حل کند؛ پس باید دغدغه و خواستن را ایجاد کنید و سپس تلاش کنید.

و صلی الله علی محمّد و آله الطاهرین

نقشه راه پژوهشگر (هفتخوان تند پژوهی)
فهرست

فهرست